ناشناس
همسرم میگه که مریضی تنوع طلبی داره؛ تکلیف من چیه؟
سلام و باعرض خسته نباشید.من خانم19ساله متاهلم و 3ساله که ازدواج کردم با کسی که دوستش دارم و تنها مشکل بین ما تنوع طلبیه همسرمه. نمیدونم چیکار کنم دیگه" که فکرش طرف خیانت کشیده نشه.البته ایشون توی دوران مجردی خیلی آزاد بودن و بخاطر همین عادت کردن به این کار که با هر کسی رابطه داشته باشن من حتی براش اندازه سر سوزنم کم نمیزارم.از به خودم رسیدن تا اخلاق و احترامی که نسبت بهشون دارم خودشونم میگن دوستم دارن و باور دارم که دوستم داره چون هر کاری میکنه که خوشحالم کنه ولی با این حال دست به این کارا میرنه.الان یه چند وقتیه احساس میکنم زندگیم از روال عادیش در اومده باهاش حرف میزنم بحث میکنه باهام.حوصله حرفامو نداره ولی من کشش نمیدم که بدتر نشه وقتی هم اون داد و بیداد میکنه من جواب نمیدم که آروم شه.بعد فکر میکنم هر چقد بحث کنیم منو ازش دور تر میکنه خیلی میترسم.نمیدونم دیگه چیکار کنم؟ میترسم روزی برسه دیگه دلش مال من نباشه.کلا حواسش پرت بشه ازم.خیلی میترسم.احساس میکنم دارم افسردگی میگیرم.خیلی حالم بده دل تو دلم نیست.جواب بدین و کمکم کنین.لطفا کمکم کنین 😢
مشاور: خانم قربانی
من هم عرض سلام و خداقوت دارم خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون
تنوع طلب بودن همسر تهدید بزرگی برای ارامش یک زن محسوب میشود و او را میرنجاند. سعی میکنم حس بد شما و تلاشی که برای جلوگیری از حاد شدن مسئله دارید، را درک کنم و با ارائه توصیه هایی کمک نمایم تا به حل مسئله برسید. دوست ارجمند، اصلی ترین راهکار خیانت، ترمیم رابطه زوجین است و راهکار تنوع طلبی هم تقویت مسئولیت پذیری ایشان.
برای این کار نیاز است شما در نقش و انجام تکالیف زنانه ی خود، قوی و پررنگ عمل نمایید. اینکه گفتید نکات رفتاری را مورد توجه قرار داده و عمل می کنید عالی است و باید این روش را با مدیریت رفع نیازهای روانی و دقت بیشتری دنبال کنید. رفع نیاز جنسی یکی از نیازهای اولویت دار و برجسته مردان محسوب میشود اما مهم تر از تامین نیاز جنسی، تامین نیازهای روانی است که میتواند چارچوب زندگی شما را از اسیب مصون سازد. به طور تیتر وار، نیازهای مردان عبارتند از: اقتدار، پذیرش، تایید و تحسین، قدردانی و احترام. این فاکتورها اگر تامین گردد باعث دلبستگی و تعهد بیشتر همسر شما نسبت به زندگی اش می شود. شما با سیاست زنانه خود لازم است ظرافت به خرج دهید و در لحظه لحظه زندگی رفتارهای خود را منطبق با این اصول نمایید. کار سختی نیست اما نیاز است که اموزش ببینید و یا حداقل با مطالعه کتب، خود را به این مهارت مجهز کنید. نکته دیگری که باید توجه داشته باشید این است که لزومی ندارد در این باره با همسر خود به صحبت بنشیند و کافی است که اجازه دهید رفتار شما در این ایشان تاثیر ایجاد کند. به طور خلاصه، باید نقش ایشان (مردانگی) را در خانواده بسیار برجسته سازید و با توجه به حفظ اقتدار ایشان، نشان دهید که او ستون مستحکم خانواده و تکیه گاه شماست و این امر باید در جای جای روابط شما دیده شود مثلا در تعریف و تمجیدهایی که از ایشان نزد دیگران مخصوصا خانواده اش دارید با گفتن اینکه ... تنها مردی است که من قبولش دارم و میتواند مرا به خوشبختی برساند، به او یاداور شوید که په جایگاهی دارد و هویت مردانه او چه مسئولیتی را برای وی تعریف کرده است. از طرفی می بایست اعتماد به نفس خود را نیز تقویت نمایید و عزت نفس تان را ارتقا دهید. این مورد نیز به شما کمک میکند تا با رفتارهای منفعلانه، خود را به پذیرش هر گونه رفتاری از سوی همسر مجبور نکنید و در صورت ادامه این مشکل، خود را از دست رفته نبینید و با مقصرشمردن خود، مسئله را حادتر نکنید. اگر هم سابقه رابطه دوستی قبل از ازدواج دارید، بدانید که مقداری از این حالت ایجاد شده در زندگی و ذهن شما، از تبعات همان رابطه است و می بایست به درگیر ذهنی خود کمتر توجه کنید. در نهایت اگر معتقد هستید که تمامی نکات را صحیح عمل میکنید، و باز مسئله پا برجاست، نیاز است که از همسرتان بخواهید همراه با شما به روانشناس مجرب مراجعه نمایند.
شاد و سلامت باشید.