setareh110
سلام من مشکلی دارم که میخواستم راهنماییم کنید من در ارتباط با جنس مخالف مشکل دارم وقتی با کسی برخورد...
سلام من مشکلی دارم که میخواستم راهنماییم کنید
من در ارتباط با جنس مخالف مشکل دارم وقتی با کسی برخورد دارم ظاهر قضیه خوبه ولی بعد ذهنم دچار درگیری شدیدی میشه فرقی هم نمیکنه که چه کاره یا چه کسی باشه.خیلی...
مشاور: hassan najafi
دوست عزیز به طور کلی نشانه هایی از اضطراب را تجربه می کنید. این اضطراب ممكن است کلی باشد یعنی در تمام برخوردها و روابط اجتماعی تان دچار این حالت شوید و یا اينكه فقط در برخورد با جنس مخالف چنین حسی داشته باشید. در هر دو صورت آنچه نیاز به درمان دارد اضطراب شما است. برای درمان اضطراب هم ابتدا باید ریشه آن را شناسایی کنید. به طورکلی ریشه انواع اضطراب، باورها و افکار افراطی مثل (وحشتناک است اگر ... ) هستند که این افکار تحت تأثیر تجربیات زندگی و شناخت های فرد شکل می گیرند و گاهی آنقدر سخت و انعطاف ناپذیر می شوند که مقابله با آنها مشکل می گردد. برای مقابله با اضطراب باید یاد بگیرید اضطراب تان را مدیریت کنید. برای این کار، موارد زير را مورد توجه قرار دهيد: 1. در درجه اول بايد بپذيريد كه مشکلی به نام اضطراب دارید و اين مشكل هم مسئله رایجی است و هم قابل حل شدن است. 2. باید موضوع نگرانی تان را مشخص کنید، از خودتان بپرسید این اضطراب از کی شروع شد؟ در آن لحظه به چه چیزی فکر می کردم؟ بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ جواب دادن به این سؤالات به شما کمک می کند متوجه شوید موضوع آن قدرها هم بزرگ نیست و شما در بزرگ جلوه دادن آن اغراق کرده اید. 3. میزان احتمال وقوع آنچه نگرانش هستید را مشخص کنید و عددی بین 0 تا 100 به آن بدهید. در طی این ارزیابی متوجه می شوید که اغلب اوقات احتمال چیزی که به آن فکر می کنید بسیار کمتر از واقعیت است. 4. به این فکر کنید که اگر آن حادثه نگران کننده اتفاق بیفتد چه قدر می تواند وحشتناک و فاجعه آمیز باشد و نتیجه اش چیست؟ 5. برای مقابله با اضطراب به افکار منفی پاسخ منطقی بدهید. به عنوان مثال اگر احتمال می دهید در برخورد با جنس مخالف هول می شوید و با خودتان می گویید (اگر با فلان شخص مواجه شوم هول می کنم، دست و پایم می لرزد و سرخ می شوم و این وحشتناک است، آبرویم می رود و آن شخص میفهمد چقدر دست و پاچلفتی و بی عرضه ام و ...) کاری که باید انجام دهید این است که به این افکار منفی پاسخ منطقی بدهید مثلاً بگویید: (نخیر، حتی اگر این اتفاق بیفتد به هیچ وجه وحشتناک و فاجعه آمیز نیست، آبروی من به این مسئله وابسته نیست، حتی ممکن است طرف مقابل، این علائم را به حساب شرم و حیای من بگذارد که باز هم صفت پسندیده ای است، من با تمرین موفق می شوم بر این حالت غلبه کنم). 5. وضعیت خودتان را با کسانی که دچار مشکلات بزرگتری هستند مقایسه کنید تا متوجه شوید ذهنتان را با چه موضوع کوچکی درگیر کرده اید و تا چه حد، بیهوده به آن بها داده اید. 6. با خودتان فکر کنید این موضوع 1، 2 ، 5 و یا 10 سال دیگر برایم چه میزان اهمیت خواهد داشت؟ آیا آن زمان هم به اندازه الان مهم خواهد بود؟ اگر جوابتان منفی است پس از همین الان تلاش کنید اهمیت این مسئله را برای خودتان کمتر کنید تا ذهنتان کمتر درگیر شود. 7. از روش مواجهه استفاده کنید. در این روش باید سعی کنید ترستان را به تدریج از موضوع مورد نظر از بین ببرید. در این موارد استفاده از عبارات تأکیدی هم بسیار مؤثر است. در کنار همه این موارد لازم است نگرش و باورتان را نسبت به جنس مخالف عوض کنید و به جای اینکه جنس مخالف را موجود عجیب و ناشناخته ای تصور کنید که در مقابل او اعتماد به نفستان را از دست می دهید و نمی دانید که چگونه باید رفتار کنید او را نیمه دیگری از وجود انسانی تصور کنید که مثل خود شما دارای احساس، منطق و همه ویژگیهای یک انسان است و به همین دلیل مثل خود شما در مواجهه با جنس دیگر ممکن است دچار نگرانی یا عدم اعتماد به نفس شود. پس به جای ترسیدن از همدیگر بهتر است به طرق صحیح یکدیگر را بشناسیم تا بتوانیم در مقابل یکدیگر به درستی رفتار کنیم. نكته پاياني اينكه هرچه ارتباط شما با جنس مخالف كمتر باشد (مخصوصاً براي شما كه دختري مقيد و مومن هستيد) بهتر و به رضايت خداي مهربان نزديك تر است. مطالعه کتاب کلید طلایی ارتباطات نوشته کریس کول، ترجمه محمدرضا آل یاسین را به شما پیشنهاد می کنیم. موفق باشید. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .