سلام. اگر بدانیم پولی که پدر به خانه می آورد آغشته به ربا و حرام است و توانایی برپا کردن یک زندگی دیگر...
سلام. اگر بدانیم پولی که پدر به خانه می آورد آغشته به ربا و حرام است و توانایی برپا کردن یک زندگی دیگر را خارج از خانه پدر داشته باشیم، باید خرج و مخارج و خانه خود را از خانواده جدا کنیم؟ با تشکر
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام و آرزوی بهرمندی از نیروی بیکران مهر و محبت الهی ، خدمت کاربر گرامی! برادر گرامی در یک کلام به همین اسانی نمی شود مومنی را مورد سوء ظن داشت چه برسد به پدر اما اگر مطمئنید و یقین دارید هم نباید قطع رحم نمود . و روش جداشدنتان از ایشان را با احتیاط و انجام داد . بهتر است سعی در اصلاح نمد و بعد هم به قول معروف به طریق کج دار و مریز با ایشان رفتار نمود . سعی نمایید شرایط ازدواج خود را فراهم نمایید و زود ازدواج کنید تا عاقلانه و محترمانه جدا شویدو........ به موارد زیر توجه فرماتیید: مركز: مؤسسه در راه حق پرسش: اگر اموال پدر مخلوط به حرام باشد. فرزند چه وظيفهاي دارد؟ پاسخ: پدري كه مال حرام و حلال درهم دارد؛ فرزندش ميتواند از مرجع تقليد خويش يا نماينده او اجازه تصرف در مال پدر بگيرد. « بخش پاسخ به سؤالات » ------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: پولي را كه پدر از راه هاي حرام تحصيل مي كند بر اخلاق و رفتار فرزندانش چه تاثيري دارد؟ پاسخ: تأثير لقمه حرام در حد زمينه و شرط است نه علت تامه؛ يعني آن كه زمينه را براي برخي گرايشهاي ناروا فراهمميكند نه آن كه از انسان سلب اختيار كند. چه بسا فرزندي كه از پدر و مادر كافر به وجود ميآيد ولي راه خير در پيشميگيرد، چون با اختيار و فطرت خويش به سوي كمال حركت ميكند بنابراين شما نيز ميتوانيد با اختيار و معرفتخويش آن نقيصه را جبران كنيد چرا كه خداوند يخرج الحي من الميت زنده را از مرده بيرون ميكشد. مسلما مراقبت شما جبران گذشتهها را خواهد كرد و خداوند نيز هم آمرزنده است و هم جبران كننده. ----------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: گفته ميشود كه خوردن مال حرام بر روي اولاد تأثير ميگذارد؛ حال كسي كه پدر و مادرش مال حرام به او دادهاند، چرا بايد جور و ستم عمل زشت پدر و مادر خود را بچشد؟ پاسخ: 1. حكمت الهي يا غايتمندي افعال خداوند براساس دلايل متقن و موجّه، ما اعتقاد داريم كه افعال الهي غايات و اغراض خاصي دارد. مقصود از غايتمند بودن فعل خداوند، اين است كه فعل او، مشتمل بر مصالح و منافعي است كه به مخلوقات او بازميگردد و چنين نيست كه انجام و ترك آن، به لحاظ منافع آفريدگان او عليالسويه باشد. ازاينرو غايت در افعال الهي، غايت فعل است نه غايت فاعل؛ زيرا ذات خداوند، كامل، مطلق و غني است و هيچ غايتي براي آن قابل تصور نيست. در اين باب نگا: محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، ج 1، ص 314 و 310 و مجموعه آثار شهيد مرتضي مطهري، ج دوم، ص 145 و 143. با توّجه به اين تحليل، غايتمند بودن افعال الهي؛ يعني، خداوند از ارتكاب افعال لغو و بيهوده منزّه است و افعال او حكيمانه است. به عبارت ديگر؛ يعني، داراي غايات معقول و موجهي است. 2. عدل الهي از آنجا كه بهترين معناي «عدل»، رعايت تناسب هر چيزي در موقعيت و جايگاه مناسب خويش است؛ عدل الهي عبارت است از آن كه خداوند، با هر موجودي آن چنان كه شايسته او است، رفتار كند و او را در موضعي كه در خور آن است، بنشاند و چيزي را كه مستحق آن است، به او عطا كند. آموزش كلام اسلامي، ج 1، ص 326 و 327. 3. رابطه حكمت و عدل «حكمت» عبارت است از اجتناب فاعل از انجام كارهاي زشت و قبيح. اين معنا، شامل عدل نيز ميگردد؛ زيرا عدالت ورزي كاري شايسته و ظلم عملي قبيح است. براين اساس ميتوان، صفت عدل را يكي از شاخههاي صفت حكمت به شمار آورد. همان، ص 325. 4. منشأ آلام و مصايب آدمي ما در دنيا شاهد وجود درد و رنج انسانها هستيم و نميتوانيم آن را كتمان كنيم. اين درد و رنج، از دو حالت خارج نيست: يك. بخشي از آلام و مصايب آدمي، برخاسته از اعمال ناشايست او و نتيجه گناهان و خطاهاي او است. انسان با توجّه به غايت حكيمانهاي كه براي خلقت او وجود دارد، موجودي مختار آفريده شده است. گروهي از انسانها با سوء اختيار خويش، مرتكب خطا ميگردند و در نتيجه، به عواقب مرارت بار و تلخ آن گرفتار ميشوند. دو. بخشي از تلخكاميهاي انسان، ارتباطي به اعمال وي ندارد و كيفر گناهان او نيست؛ مانند مثالي كه شما مطرح ساختهايد كه درد و رنج فرزندان پدر و مادر يا خانودهاي كه مثلاً مال حرام تهيه كردهاند، معلول اعمال خود آنان نيست؛ بلكه مرتبط با اعمال ديگران است. 5. عدل الهي و آلام بشري به نظر ميرسد با توجّه به آموزههاي ديني در باب حكمت و عدل الهي، آلام بشري با دو نوع مختص به خود، هيچ منافاتي با عدل الهي و حكمت او ندارد. اين عدم تنافي را با دو تقرير ميتوان ارائه كرد: يك. روشن است آلامي كه معلول كردار خود آدمي است، هيچ ارتباطي به خداوند ندارد و برعكس بر اساس عدل خداوند - كه هركس نتيجه اعمال خويش را خواهد گرفت - اين آلام ثمره اعمال خود او است. تلخ كاميهايي كه ارتباط با اعمال خود شخص ندارد و در اثر عملكرد كس ديگري به وي رسيده است، خداوند بر اساس رحمت و عدل خود، به گونهاي اين آلام را جبران ميكند؛ يعني، او در دنيا يا در آخرت، نعمتي را به انسان درد كشيده ميبخشد كه از درد و رنج او بزرگتر است و از اين طريق، درد و رنجي را كه او متحمل شده است، جبران ميكند. از اين رو هر چند فرزند يك شخص حرام خوار، بر اثر فعل زشت پدر خويش دچار مصايبي ميشود؛ ولي خداوند متعال، بر اساس «عدالت» خود اين درد و رنج را به گونهاي جبران خواهد كرد. البته اين جبران هنگامي خواهد بود كه فرد يا فرزند مزبور، نتواند به دلايل و عللي، اراده خويش را به كار گرفته و مسير زندگي خويش را تغيير دهد. اما اگر توانا بر استفاده درست از اراده خود بوده و برايش مقدور است كه برنامه زندگي خود را از مسير پدرش، جدا ساخته، راه هدايت را طي كند. از آنجا كه در اين صورت تداوم آلام و فرورفتن در آن، معلول اراده خود شخص است؛ عدل الهي اقتضا ميكند كه فرزند نيز به دليل سوء اختيار، مجازات شود؛ چه در دنيا و چه در آخرت. دو. تقرير دوم با توجّه به اصول ذيل روشن ميشود: 1. جهان طبيعت؛ بلكه كل عالم هستي، داراي نظام خاصي است و قوانين و سنن ثابت و تغيير ناپذيري، بر آن حاكم است. يكي از عمدهترين اين قوانين، اصل «عليت» است كه بر اساس آن، هر موجود ممكني، داراي علتي است و بين علت و معلول نيز نوعي مسانخت وجود دارد؛ به گونهاي كه هر معلولي، از هر علتي به وجود نميآيد. 2. قوانين حاكم بر جهان، ذاتي آن است؛ به اين معنا كه نميتوان فرض كرد جهان باشد، اما قوانين و نظامهاي آن تغيير كند. همان گونه كه نميتوان شكر يا آبي را فرض كرد كه شيريني يا رطوبت نداشته باشد. 3. لازمه قوانين ثابت و تفكيكناپذير جهان، آن است كه ميان موجودات هستي، تفاوتهايي باشد؛ مثلاً مسانخت و هماهنگي «علت و معلول» ايجاب ميكند كه اگر علت تولّد نوزاد كور يا كودن، محقق گرديد، معلول متناسب با آن (تولد انساني كور يا كودن) نيز موجود گردد، يا مثلاً خوردن مال حرام و خوراندن آن به ديگران، موجب ميشود كه آدمي در دنيا، دچار آلام، دردها و رنجهايي شود و برعكس خوردن مال حلال و خوراندن آن به ديگران، باعث ميگردد كه بركات دنيوي براي وي پديد آيد. بنابراين وجود تفاوتها در ميان مخلوقات خداوند، از لوازم جدايي ناپذير قوانيني است كه تغيير و جدايي آنها از جهان، ممكن نيست و اصلاً عدل و حكمت الهي، چنين اقتضايي را بر اساس ايجاد نظام احسن، شكل داده است. با توجّه به اين مطالب، ميگوييم: نرسيدن فرزند حرام خوار به بعضي از كمالات و بلكه دچار بلا و مصيبت شدن وي، از آن رو است كه به دليل قوانين حاكم بر هستي، اساساً قابليت دريافت چنين كمالاتي را ندارد. بنابراين فرو غلتيدن فرزند حرام خوار در درد و رنج، به هيچ وجه با عدل الهي منافات ندارد؛ زيرا از ظلم يا تبعيض خداوند سرچشمه نميگيرد. از اين رو نميتوان آن را نشانهاي بر انجام دادن فعل قبيح از سوي خدا دانست. علاوه بر آن به اقتضاي حكمت و عدل الهي، اين فرزند از اراده و اختياري آزاد برخوردار است و ميتواند با حسن استفاده از آن، خود را از نتايج سوء خوردن مال حرام - كه به وسيله پدرش صورت پذيرفته - رها سازد. به هر روي بايد به اين نكته توجّه كرد كه انسان - به عنوان يك موجود مسؤول و تلاشگر - هم ميتواند براي بهتر كردن زندگي خود و مبارزه با عوامل طبيعت، نقش داشته باشد و هم مقدور او است كه با مبارزه با عوامل سوء اجتماعي و بد كرداريها و ستمگريهاي افراد انسان - ولو پدر خويش - آينده درخشاني را براي خويش رقم بزند. ---------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: اگر پدرم پولي صرف زندگي كند مثلاً پول آب يا برق و يا ساير مخارج زندگي و ما هم في المثل براي غسل كردن از آن آب استفاده كنيم آيا آن غسل باطل است يا اگر غذايي كه از پول ايشان در منزل طبخ شده بخوريم بر ما حرام است يا خير البته با در نظر گرفتن اين مسئله كه ايشان زبانا مي گويند كه من راضي هستم اما ما برايمان به دليل رفتار ايشان شك آور است و فكر مي كنيم كه ايشان بدليل مصلحت انديشي هاي خاص خودش رضايتش را اعلام مي كند. پاسخ: غسل كردن در منزل پدر و خوراك و پوشاك و امثال آنها نيز در فرض سؤال اشكال ندارد، (طبق سئوال از دفتر آيت الله سيستاني) ------------- مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: پدرم تاكنون خمس اموال خود را ندادهاند. با درخواستهاي مكرر قبول كردند از اين پس خمس اموال خود را بپردازند، ولي ميگويند: ازگذشته چيزي نميدهم، آيا ميتوانم طلاي شخص خود را فروخته و مقدار خمسي كه به گردنم هست بدهم؟ در صورت اقدام آيا آثار مال حرام خواري از روح و جسمم خارج ميشود؟ عذاب اخروي چطور؟ پاسخ: آفرين بر شما و امثال شما دختران جوان متدين و مؤمن. اميدواريم با عنايت پروردگار بر چنين عقيدهاي استوار بمانيد. مرجع عالي قدري در پاسخ اين سؤال كساني كه خمس بدهكارند وپرداخت نميكنند وظيفه زن و فرزندانآنها چيست؟ فرمود: اگر بدانند عين مال مورد ابتلاي ايشان متعلق خمس است خوردن و تصرف آن قبل از اداي خمس جايز نيست ولي ميتوانيد با اذن حاكم شرع خمس آن چه را مصرف كردهاند بر ذمه بگيرند و هر وقت توانستند پرداخت كنند و تعلق خمس به عين مالي كه مورد ابتلاي آنها است مشكوك باشد، تصرف در آن جايز است و در هر صورت با وجود شرايط امر به معروف لازم است ايشان را امر به معروف كنند.(1) با توجه به مطالب فوق پاسخ سؤال شما اين است كه اگر ميدانيد اشياء و لوازمي كه استفاده ميكنيد، مثل غذا و لباس متعلق خمس است، نميتوانيد در آنها تصرف كنيد مگر اين كه با فروش طلاي شخصي خمس آن مقدار خوراك و پوشاك و لوازم ديگري كه مصرف ميكنيد بپردازيد. با اين كار انشاءالله عذاب اخروي نخواهيد داشت و چون تصرف در آن جايز است آثار مال حرام خوري نيز در جسم و جان شما نقش نخواهد بست، اما اثر وضعي دارد كه از آن گريزي نيست. گفتني است كه اگر يقين پيدا نكنيد كه عين اشيا و لوازم مورد استفاده متعلق خمس است تصرف در آن جايز است و عذاب اخروي ندارد اما اثر وضعي دارد. پينوشتها: 1 - آيةالله فاضل، جامع المسائل، ج1، ص 205، سؤال791. برای مولایمان حضرت حجه ع دعا کنیم تا ایشان هم د رحقمان دعای خاص بفرمایندو یاریمان نمایند......... ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند باشید!