ناشناس

سلام. من ابتدا مانتویی بودم بعدا مادرم از من خواستند...

سلام. من ابتدا مانتویی بودم بعدا مادرم از من خواستند که چادری شوم من هم به احترام مادرم پذیرفتم اکنون مادرم به من میگویند در خانه جلوه مهمان ها چادر لازم نیست فقط با لباس پوشیده بیا چادر را برای بیرون بگذار و برای من چادر خانگی تهیه نمیکنند وقتی هم که مطرحمیکنم بامن مخالفت میکنند باید بگویم که مادرم ششخصیتی دم دمی دارند به هر حال احساس میکنم شخصیتی دوگانه پیدا کرده ام هر کسی مرا یکجوری دیده یکی با چادر یکی با مانتو... به هر حال از وضعیتم ناراضی هستم نميدانم چکار کنم از طرفی چون چادری نبوده ام کمی برایم سخت است بخصوص در دانشگاه خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید البته من چادر را دوست دارم و از این که بیرون چادری و جلوی مهمان ها با تونیک خونه فلان شخص با چادر دانشگاه با مانتو و... باشم ناراحتم و نميدانم چکنم مثلا پذیرایی از مهمان ها باچادر سختم است زیرا تا حالا این کار رانکردم از این بابت میترسم که نتوانم و خراب کنم بنابراین خیلی هم اصرار نمیکنم از مادرم راضی نیستم که ازابتدا مرا با تالگوی صحیحی پرورش ندادند اگر از همان ابتدا مرا بالاتر آشنا میگردند اکنون مشکلی نداشتم یا این که بعد از این همه وقت که من مانتویی بودم دیگه به چادر اصرار نمیکردند به من کمک کنید متشکرم
Monday, June 23, 2014
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام. من ابتدا مانتویی بودم بعدا مادرم از من خواستند...

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

سلام. من ابتدا مانتویی بودم بعدا مادرم از من خواستند که چادری شوم من هم به احترام مادرم پذیرفتم اکنون مادرم به من میگویند در خانه جلوه مهمان ها چادر لازم نیست فقط با لباس پوشیده بیا چادر را برای بیرون بگذار و برای من چادر خانگی تهیه نمیکنند وقتی هم که مطرحمیکنم بامن مخالفت میکنند باید بگویم که مادرم ششخصیتی دم دمی دارند به هر حال احساس میکنم شخصیتی دوگانه پیدا کرده ام هر کسی مرا یکجوری دیده یکی با چادر یکی با مانتو... به هر حال از وضعیتم ناراضی هستم نميدانم چکار کنم از طرفی چون چادری نبوده ام کمی برایم سخت است بخصوص در دانشگاه خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید البته من چادر را دوست دارم و از این که بیرون چادری و جلوی مهمان ها با تونیک خونه فلان شخص با چادر دانشگاه با مانتو و... باشم ناراحتم و نميدانم چکنم مثلا پذیرایی از مهمان ها باچادر سختم است زیرا تا حالا این کار رانکردم از این بابت میترسم که نتوانم و خراب کنم بنابراین خیلی هم اصرار نمیکنم از مادرم راضی نیستم که ازابتدا مرا با تالگوی صحیحی پرورش ندادند اگر از همان ابتدا مرا بالاتر آشنا میگردند اکنون مشکلی نداشتم یا این که بعد از این همه وقت که من مانتویی بودم دیگه به چادر اصرار نمیکردند به من کمک کنید متشکرم


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام خواهر عزیزم شرایط شما را درک می کنمٰ اما می خواهم به این سؤال پاسخ دهید؛ درست است که مادرتان دوست دارد شما با نحوه ی پوشش خاصی در بیرون و داخل خانه ظاهر شوید و در این بین برخی از موارد نظرات و رفتارش مخالف میل شما بوده، و حتی محدودیتهایی نیز برایتان به وجود آورده؛ اما خودت در مورد این موضوع چه طور فکر میکنی؟ اتفاق افتاده زمان بگذارید و در مورد علایق خودتان بدون اینکه نظر دیگران را در آن وارد کنید فکر کنید؛ آیا خودتان به درستی می دانید که می خواهید پوشش و حجاب فعلی و آینده تان چه طور باشد؟ اصلا فرض کنید خانواده و دوستانتان هیچ نظر و اجباری در مورد رفتار و به خصوص پوشش شما ندارند؛ با این احتمال چگونه در بیرونٰ، محیط دانشگاه،ٰ منزل بستگان و داخل منزل ظاهر می شدید؟ اگر به پاسخ این سؤالات فکر کنید متوجه خواهید شد که با وجود رفتار و صحبت های مادرتان به احتمال زیاد خودتان هم دچار ابهام هستید به نحوی که نمی دانید واقعا چه می خواهید و چه چیزی درست است.... تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد و کاملا طبیعی استٰ طبیعی بودن آن نیز از این جهت است که شما در سن تشکیل و ثبات هویت قرار دارید و نه تنها در مورد این مسئله بلکه در مورد مسائل دیگر چه اخلاقی،ٰ تحصیلی،ٰ روابط بین فردیٰ و اعتقادی بر سر دوراهی و چند راهی قرار خواهید گرفت به این معنا که نمی دانید کدام طرف برویدٰ، چه کسی درست می گویدٰ مانند قبل پیرو خانواده باشید یا از خواسته های خود پیروی کنید، مانند دوستانتان لباس بپوشید و مانند آنها رفتار کنید یا اینکه دنباله رو ارزش های خانوادگی تان باشید؟ مدام این سؤالات در ذهن شما تکرار می شوند و چون نتوانسته اید برای خودتان به یک پاسخ مشخص برسید، در برخی موارد از خانواده تان تبعیت می کنید گاهی هم صبرتان تمام می شود و نیازها و خواسته های خودتان غلبه پیدا می کنند و این می شود که در موقعیت های متفاوت رفتارهای متفاوتی نشان می دهید، یک جا با چادر ظاهر می شوید و جای دیگر خیر، و خودتان هم هنوز نمی دانید اگر در موقعیت جدیدی قرار گرفتید باید چه کار کنید؟ به همین خاطر توصیه می کنم ابتدا در مورد این موضوع با خودتان خلوت کنید، و به یک نتیجه برسید که تا چه حد حجاب برایتان ارزش به حساب می آید، چه حد از آن را دوست دارید و حاضرید رعایت کنید و حتی برایتان قابل دفاع می باشد و ... وقتی به این موضوع فکر کردید مجددا از طریق همین سایت مکاتبه کنید تا با هم به یک حل مسئله برسیم که بالاخره با اعتقادی که خود شما دارید چه طور باید برخورد کنید و رفتار شما در قبال کسانی که برایتان مهم هستند اما نظرتان با نظر آنها کمی متفاوت است مثل مادرتان چگونه باشد؛ عجله هم نکنید زیرا اگر بدون اینکه نظر خودتان مشخص باشد و من سریع دنبال راهکار و حل مسئله می رفتم به نتیجه نمی رسیدید اما بعد از اینکه نظر خودتان مشخص شد می دانید که چه می خواهید، حتی اگر در یک موقعیت مجبور شدید مخالف اعتقادتان رفتار کنید آن را به چند شخصیتی نسبت نمی دهید بلکه به انعطاف پذیری نسبت می دهید زیرا آن وقت می دانید کسی نمی تواند نظر و عقیده شما را عوض کند، منتها موقتا بر حسب شرایط کمی در رفتارتان تغییر ایجاد کرده اید، این طرز بینش بسیاری از نگرانی های شما را از بین میبرد. که یکی از آنها چند شخصیتی بودن است، اما من به عنوان یک متخصص و روانشناس بالینی این حالت و رفتار شما را نشان از چند شخصیته بودن نمی دانم بلکه بیشتر به خاطر ابهام و سردرگمی ای که در ارزش ها و عقایدتان وجود دارد، نمی دانید در برخی از موقعیت ها جو حاکم بر آن و حتی دیگران به شما جهت می دهند. البته حتی بعد از ثبات هویت و باور به ارزشها و اعتقادات شخصی بازهم رفتار متفاوت در موقعیت های متفاوت دیده می شود، به این معنی که فرد در مقابل یک رفتار بر اساس زمینه های مختلف متفاوت رفتار می کند مثلا اگر کسی حرف ناراحت کننده ای به شما بزند با توجه به اینکه کجا باشید مثلا در کلاس درس، در خانه، یا منزل یکی از بستگانتان، واکنش های متفاوتی خواهید داد. و نه تنها این ایراد و اشکال نیست بلکه نشان دهنده خرددمندی و درک موقعیت است.



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.