باسلام. خواهر عزیزم تلاش شما برای بهبود بخشیدن به جو و وابط خانوادگی تان ستودنی است. اما برای پاسخ کامل تر بهتر بود به این نکته هم اشاره می کردید که آیا پدرتان همیشه همینطور رفتار می کردند یا اینکه نه مدتی است که احساس می کنید به نظرات خانواده توجه نمی کنند؟ اگر مورد دوم در مورد ایشان صدق می کند به این معناست که اخیرا اتفاقی رخ داده که ممکن است رفتار پدرتان واکنش به آن باشد. پس تا علت حل نکنید معلول هم باقی خواهد ماند. اما نکته کلی این است که شما کنترل زیادی بر رفتار پدرتان ندارید و هر فرد تنها روی رفتار خودش کنترل دارد، اگر بتوانید کاری کنید که پدرتان احساس کند شما و سایر اعضای خانواده مقابل او قرار نگرفته اید راحت تر می توانند نظرات شما را بپذیرند، مثلا یکی از کارهیی که می توانید انجام دهید این است که روحیه چشم گویی را در خودتان تقویت کنید، البته این به معنای این نیست که نتوانید روی حرف پدرتان حرف بزنید و با نارضایتی و سکوت به خواسته او تن دهید، و سپس خود را بی میل نشان دهید و ... بلکه می خواهم جوری نشان دهید و چشمی بگویید که بعد از شنیدن نظرات پدرتان او واقعا فکر کند به هدف زده و دقیقا خواسته شما را بیان کرده و علاوه بر اینکه می پذیرد به جنبه های مثبت انتخاب پدرتان هر چند کوچک هم اشاره کنید، پس از مدتی در عمل پدرتان متوجه می شود شما و سایرین به هیچ وجه قصد ندارید در مقابل او قرار بگیرید و این مطلب تاثیر بسیار زیادی در شکستن یخ او دارد. می توانید این موارد را با مادرتان هم در جریان بگذارید. البته این راهکار در بلندمدت اثر خود را نشان خواهد داد.