فرمول بیان احساسات در زندگی مشترک (بخش دوم)

روش های متفاوت بیان احساسات، تحت تأثیر شخصیت و تجربیات دوران کودکی زوجین در خانواده است.
 

چکیده : احساسات نه درست هستند و نه غلط ، بلکه آگاهی از احساسات دیگران برای ایجاد یک سیستم ارتباطی موفق ضروری است . بیان احساسات از طریق به کارگیری فرمول احساسات ، به ما کمک می کند تا به مشکلات زندگی حمله کنیم نه به یکدیگر.

تعداد کلمات 1255 /  تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

الگوی پیوستگی، که با کنار گذاشتن الگوی تهاجمی در زندگی مشترک و بیان احساسات حقیقی خود به صورت صریح و دوستانه محقق می ­شود، بهترین الگوی ارتباطی زوجین محسوب می ­شود. اما حتی وقتی از الگوی پیوستگی در روابط زوجین، استفاده می­ کنیم، روش استفاده ما از آن ممکن است متفاوت باشد. بگذارید تفاوت هایتان گفت و گویتان را تقویت کند و به پیوستگی تان کمک نماید.
 به عنوان مثال، تصور کنید که یکی از شما دو نفر واقعا دوست دارد مشکلات را به راحتی بیان کند، درحالی که دیگری قبل از صحبت کردن آن را بررسی، و سعی می کند خیلی عصبانی و آزرده شود. از سوی دیگر، فردی که مشکلات را بیان نمی کند ممکن است حالت متغیری داشته باشد و کسی که مشکلات را به زبان می آورد، کمک میکند تا آن ها زودتراز سر راه برداشته شوند و مانع از تشدید خشم و عصبانیت می گردد. روش های متفاوت الگوی پیوستگی تحت تأثیر شخصیت و تجربیات دوران کودکی ماست.
 

ما کاملا تحت تأثیر الگوی ارتباطی خانواده ای هستیم که در آن رشد کرده ایم. اگر در خانواده ای رشد کرده باشید که مهارت های ارتباطی عالی داشته اند و مشتاق اند که احساسات و مسائل عمیق تر زندگی را با یکدیگر در میان بگذارند، خیلی خوب می توانید ارتباط برقرار کنید. اما اگر در خانواده ای رشد کرده باشید که هرگز به صورت واقعی با یکدیگر درارتباط نبوده اند با هر صحبتی به جرو بحث تبدیل می شده است، چطور؟ نترسید، می توانید سبک منفی تهاجمی را از ذهن خود پاک کنید و سبک مثبت پیوستگی را بیاموزید.
یک سال از ازدواج مکنزی و اندرو می گذرد و آن ها مشکلاتی در زمینه ارتباط برقرار کردن و پیوستگی به صورتی معنادار داشته اند. اندرو که تنها فرزند خانواده بوده در یک خانواده نظامی بزرگ شده است. نگرش پدر او در مورد بیان احساسات این بود: «اگر قرار است تو دارای احساس باشی، ارتش باید آن ها را صادر کند!» پدرش اغلب از الگوی تهاجمی استفاده می کرد، در حالی که مادرش گفت و گو را ترجیح می داد. مادرش بسیار آرام بود و به ندرت او را درگفت و گوهای معنادار وارد می کرد و معمولا به صورت غیر کلامی با او ارتباط برقرار می­کرد. اندرو از کودکی می دانست که مادرش از وجود او خوشحال نیست. بحث های خانواده منطقی و غیر عاطفی بودند و به ندرت نظر اندرو را جویا می شدند.

خانواده مکنزی در نقطه مقابل قرار داشتند. والدینش که به طور مشترک صاحب یک گالری هنری بودند، عاشق مسائل سرگرم کننده و لذت بخش بودند و به راحتی احساس خود را بیان می کردند و همیشه مکنزی را تشویق میکردند تا هرچه را در ذهن دارد بیان کند. برادر مکنزی که یک بازیگر بود نیز به راحتی آنچه در ذهن داشت بیان می کرد. درخانواده مکنزی شام در فضایی شاد و دوست داشتنی صرف می شد. آن ها احساسات خود را بیان می کردند و ازتجربیات خود می گفتند.

جای شگفتی نیست که درچند ماه اول پس از ازدواج، اندرو و مکنزی درمورد ارتباط برقرار کردن با یکدیگر دچار مشکل شوند. مکنزی مانند خانواده اش درباره احساساتش صحبت می کرد و به راحتی حرف می زد. اندرو نیز مانند خانواده اش، ترجیح می داد عواطف را بیان نکند، و وقتی مکنزی سعی می کرد او را درگیز عواطف سازد و از این نوع مسائل صحبت کند، از آن طفره می رفت.
مکنزی و اندرو طی اولین سال ازدواجشان نزد ما آمدند و در سمینار زنده ازدواج ما شرکت کردند. وقتی آن ها توانستند الگوهای مختلف ارتباطی را تشخیص دهند، اندرو قادر بود افکار و احساسات عمیق خود را از طریق استفاده از فرمول احساسات بیان کند. مکنزی بهتر درک می کرد که چرا اندرو تردید داشت در مورد احساس واقعی خود صحبت کند. آن ها با استفاده از این ابزار قادر بودند درمسیر بهبود ارتباطشان به پیشرفت خوبی برسند. آیا این کار آسان بود؟ به هیچ وجه!

ابتدا اندرو گفت: «همه چیز خیلی خوب است. اما اگر می خواستم بگویم که چه احساسی دارم، نمی توانستم جملات مناسبی پیدا کنم! پدرم درطول زندگیش حتی پنج کلمه هم درمورد احساساش حرف نزده است و هیچ گاه به این که چه احساسی داشته توجهی نکرده است. من باید چه کنم؟»
ما برای کمک به اندرو و آوردن او به دنیای احساسات، به کلماتی فکر کردیم که می توانست برای بیان احساسات به کار رود. اگر شما هم مانند اندرو در بیان احساساتتان مشکل دارید، شاید فهرست ما برای شروع این کار به شما کمک کند.
من احساس می کنم ... هستم.

 
آیا از به کاربردن چنین کلماتی احساس آرامش می کنید؟ آیا دوست دارید فرمول احساسات را امتحان کنید؟ آیا برای بحث در مورد برخی زمینه ها تردید دارید؟ شاید حس کنید که بهتر است احساساتتان را در مورد موضوعی بنویسید. شاید دوست داشته باشید فرمول احساسات را به کار ببرید و مطمئن شوید که احساس واقعی خود را بدون آن که حالت تهاجمی به خود بگیرید یا همسرتان را سرزنش کنید، بیان می نمایید. به همسرتان بگویید که چه احساسی دارید (با بگذارید آنچه را نوشته اید بخواند) و سپس احساس او را جویا شوید. همچنان که همسرتان صحبت می کند، سعی کنید احساسات مربوط به آن موضوع را درک کنید.

به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که حتی قبل از ازدواج، هردوی شما از نظر مالی مشکل داشته اید. ترس شما از این است که این مشکلات در آینده هم برایتان پیش بیاید و می خواهید در مورد آن صحبت کنید و راه حلی برای آن پیدا کنید. به خاطر داشته باشید که می خواهید به بی برنامگی امور مالی و مشکلات مالی حمله کنید. شاید چنین چیزی بگویید یا بنویسید: «من نگرانم و می ترسم که پس از ازدواجمان بیش از درآمدمان هزینه کنیم و زیر بار قرض برویم و به راحتی نتوانیم آن را بپردازیم. آیا تو هم چنین احساسی داری؟»
 

یکی از افرادی که در سمینار شرکت کرده بود ادعا می کرد که مشکلی ندارد و این مسئه به نظرش غیر طبیعی و مصنوعی می آید. شاید شما هم چنین احساسی داشته باشید. ما درک می کنیم. این مسئله برای ما هم آسان نبود. ارتباط شفاف داشتن کار مشکلی است! سخت است که به دیگری بگوییم واقعا چه احساسی داریم. علاوه بر این، دیگران در برابر شما چه واکنشی نشان می دهند.
ابتدا، وقتی سعی کردیم احساسات واقعی خود را بیان کنیم، این کار برای کلودیا راحت تر بود تا دیو، وقتی کلودیا گفت که چه احساسی دارد، دیو این گونه برخورد می کرد که «چرا ما چنین احساسی داریم؟» یا «هیچ کس در شرایط عادی نباید چنین احساسی داشته باشد!» دیو باید به خاطر می آورد که احساسات نه درست هستند و نه غلط، بلکه آگاهی از احساسس دیگران برای ایجاد یک سیستم ارتباطی موفق ضروری است. متوجه شدیم که بیان احساسات از طریق به کارگیری فرمول احساسات به ما کمک می کند تا به مشکلات حمله کنیم نه به یکدیگر.

منبع: دیوید آرپ و دیگران ( )، ده قرار مهم برای زندگی مشترک، ترجمه اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین.