قوه تخیل در دوران نوجوانی و بلوغ (بخش دوم)

صفت بارز و مشخص دوره جوانی از جنبه عاطفی خیال پردازی شدید است . تخیلات دریچه‎های اطمینان بخش برای رهایی موقت از مشکلات و پناه بردن به دنیای آرام خیالات و رؤیاها هستند .با ما همراه باشید تا در مورد آن بیشتر...
Tuesday, August 14, 2018
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
قوه تخیل در دوران نوجوانی و بلوغ (بخش دوم)
چنانچه خیالبافی از حد متعارفش در نوجوانی و جوانی تجاوز نکند نکات مثبتی دارد.
 
چکیده: صفت بارز و مشخص دوره جوانی از جنبه عاطفی خیال پردازی شدید است . تخیلات دریچههای اطمینان بخش برای رهایی موقت از مشکلات و پناه بردن به دنیای آرام خیالات و رؤیاها هستند .با ما همراه باشید تا در مورد آن بیشتر بدانید.

تعداد کلمات 1766 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
 
قوه تخیل در دوران نوجوانی و بلوغ

استفاده مثبت از خیالبافی

چنانچه خیالبافی از حد متعارفش در نوجوانی و جوانی تجاوز نکند نکات مثبتی دارد. این نکات مثبت عبارتند از:
1- هنگامی که احساس کینه جویی در  سر داریم به لحاظ روانی سالم تر و بهتر است که به کمک تخیل انتقام از شدت ناراحتی خود بکاهیم. خیال انتقام مانند یک دریچه ی اطمینان، بخارهای احساسی تند را تخلیه می کند.
2- چنانچه از  خیال پردازی به درستی و آگاهانه استفاده کنیم متوجه این موضوع می شویم که از زندگی خود چه می خواهیم، خیال می تواند شبیه یک ابزار تعیین کننده ی هدف، مورد استفاده قرار گیرد.
3- اگر نتوانیم بین خیال و واقعیت تفاوت قایل شویم، درچنین حالتی بر ما آسیب وارد می شود. استفاده از خیال به عنوان یک عامل انگیزه بخش می تواند به ما کمک کند، به شرط این که در فکر فریب دادن و گول زدن خود نباشیم.
4- در زمانی که از اشخاصی تحسین می کنیم، بدان معنی است که آن ها را قبول کرده ایم و برای خود الگو قرا داده ایم چنین وضعیتی عادت به احساسی منفی داشتن را از انسان دور می کند.[1]

خواب و رویا یک شکل از خیالبافی است که به نظر فروید رویا نگهبان خواب است. بدین معنی که وقتی در خواب به آرزوهای سرکوب شده ی خود می رسیم به راحتی می خوابیم، رؤیا یکی از مهمترین ابزارهایی است که روان کاوان برای شناخت و درمان بیماران خود از آن بهره می گیرند.
 

علل و عوامل خیالبافی

خیالبافی یا تخیل ممکن است مربوط به عوامل مختلفی باشد که فرد مجبور می شود از مکانیسم دفاعی استفاده کند و یا آنقدر حاد شده باشد که به صورت یک بیماری در آمده باشد. این عوامل عبارتند از:

 ١- ناکامی. ناکامی یعنی اینکه فرد از ارضای یک نیاز منطقی خود بی نصیب و محروم باشد، یا در بر آوردن امیدهای خود فریب خورده باشد. ناکامی ممکن است محصول و نتیجه ی چیزی یا نتیجه ی برخورد با یک مانع در راه برآوردن نیازها باشد.
 واکنش هایی که افراد در برابر ناکامی ارایه می دهند بسیار متنوع و متفاوت است چون عوامل ناکام کننده و ناکام شونده ی شخصیت، دامنه ی بسیار گسترده ای دارند. برخی از ناکامی ها و دل نگرانی ها عمق و شدت ندارند و نتیجه ی آن در شخصیت فرد رسوخ نمی کند، لذا خطر آنها جدی نیست. اما برخی دیگر ریشه های بسیار عمیقی دارند که فرد را مجبور می کنند که به مکانیسم های دفاعی از نوع خیالبافی متوسل شوند.

 ۲- تعارض. تعارض به معنی مبارزه با تمایلات، علایق و موقعیت هایی است که فرد در معرض نیروهای متضاد، با قدرت های تقریبا برابر قرار می گیرد. تعارض حالتی است که به هنگام عدم توانایی در تصمیم گیری به ارگانیسم بروز می کند. به عبارت دیگر، تعارض هنگامی به وجود می آید که ارگانیسم بر سر دو راهی قرار داشته باشد و توانایی انتخاب صحیح دربارهی شقوق مختلف را نداشته باشد. لذا، برای رفع این خطر افراد اغلب به مکانیسم های دفاعی متوسل می شوند تا بلکه به کمک آن موجودیت خود را حفظ کنند. لذا، افراد در برخورد باشک ها، نگرانی ها، اضطراب ها به کمک مکانیسم های دفاعی خود از قبیل خیالبافی، رؤیا و... و خواب  خود را مجددا با محیط سازگار می سازند.

 ٣. شخصیت فرد. شخصیت از دید روانشناسی عبارت از «سبک» یک فرد است بدون آنکه درباره ی آن کوچکترین قضاوت ارزشی داشته باشیم واز زشتی، زیبایی، بدی، خوبی، درستی و نادرستی آن صحبت کنیم، به بیان روشن تر هر فرد سبک خاص خود یعنی شخصیت خاص خود را دارد که از او انسانی واحد و منحصر به فرد می سازد. در تکوین شخصیت دو عامل زیستی و اجتماعی تأثیر دارد؛ عوامل زیستی معمولا به ارث می رسند و از همان ابتدا در فرد وجود دارند لیکن عوامل اجتماعی محصول محیط هستند. محیطی که فرد اولین سالهای زندگی خود را در آن گذرانیده است؛ خانواده، مدرسه، اشخاصی که با او ارتباط داشته اند، موفقیت ها و شکست های والدین در دوران کودکی فرد مؤثر است.[2]
 

ساخت شخصیت و خیالبافی

 مکتب روانکاری معتقد است که شخصیت متشکل از سه سطح است که عبارتند از:
 نهاد. من (خود) و من برتر( فراخود). نهاد. نیرویی است که از مجموعه غرایز اولیه تشکیل می شود و از اصل لذت پیروی می کند. نهاد کر رکور است و از هیچ منطقی پیروی نمی کند.
من. نهاد در برخورد با واقعیت متعادل می شود و دومین قسمت، یعنی من (خود) را تشکیل می دهد. من یعنی از فکر منطقی استفاده کردن و خواسته های نهاد را بر اساس مقتضیات زمان و مکان برآورده کردن. من از مقررات اجتماعی بی خبر است.
من برتر. قسمتی از من، در برخورد با محدودیت های اجتماعی، به من برتر تبدیل می شود. بنابراین من برتر همانا امر و نهی پدر و مادر یا امر و نهی محیط اجتماعی است، در میان سه سطح شخصیت، کار «من» از این جهت از همه مشکل تر است، چون باید بین خواسته های نهاد و محدودیت های محیط اجتماعی تعادل برقرار سازد. یکی از وسایلی که این امکان را فراهم می سازد مکانیسم دفاعی خیالبافی است.

 سن و تخیل

جهت سهولت در مطالعه ی تخیل آنها را در چهار گروه سازمان یافته بررسی می کنیم.
در هر دوره از زندگی انسان خیالبافی وجود دارد لیکن در دوره نوجوانی شدت آن بیشتر از دوره ی کودکی است. نوجوانان از تخیل به عنوان یکی از مکانیسم های دفاعی استفاده می کنند زیرا خیالبافی در این دوره برای آنها شیرین است
این عوامل عبارتند از: انگیزه ها، ویژگی های شخصی، عوامل اجتماعی، روانشناختی و سن در واقع، جوهرهای روانشناختی را هم در شمار انگیزه و هم می توان کیفیت های شخصی به شمار آورد و این در حالی است که عوامل اجتماعی روان شناختی اغلب تحت عنوان انگیزه، مطرح می شوند.
بعضی دیگر از مؤلفان به این مطالب از دیدگاه مفاهیم موجود در ذهن و فرآورده های ذهنی می نگرند. به عنوان مثال این مطلب را باید گفت که داده های مربوط به کیفیت های شخصی یاری دهندهی آفرینندگی در گفتاری با درونه های صریح یا ضمنی نظریه های مختلف دربارهی اندیشه و تخیل، قرار داده نشده است. چنین داده هایی در کتاب های درسی و کتاب های راهنما، معمولا به صورت اطلاعات اضافی آمده است که به عقیدهی مؤلفان آنها این داده ها نباید ضرورت با قوانین اندیشه و آفرینندگی هماهنگ باشند، اما به موازات آنها ارایه می شوند. روی هم رفته تلاش ما در سراسر این بخش این بوده است که تأیید شود چنین سازشی غیرقابل درک است.

باید گفت که خصلت نفوذ و تأثیر پیش بایست هایی چون انگیزه، ویژگی های شخصی، عوامل اجتماعی و سن بر روند تخیل متأثر از ساز و کارهای کم بها دادن و پربها دادن است. حقیقت آن است که درک انگیزه های اصلی تخیل، مستلزم درک این دو ساز و کار است. در حالی که آفرینندگی موفقیت آمیز، بیشتر از خصیصه های شخصی و نیز عوامل اجتماعی روانشناختی و سن بهره می گیرد و این عوامل سمت گیری ویژهی کم بها دادن را تعیین میکنند. به بیان دیگر پیش بایست های گوناگون می تواند اثر منفی یا مثبت برآمدهای تخیل داشته باشد. البته مثبت یا منفی بودن اثرات بستگی به آن دارد که عوامل یا پیش بایست های یادشده چگونه قوانین درونی را در کنترل خود بگیرند.
 ۴- ضایعات مغزی. تحقیقات نشان داده است که ضربه های وارده بر مغز با وجود ضایعاتی در مغز { می تواند در گرایش فرد به خیالبافی مؤثر باشد.
 ۵- گسیختگی در بعضی خانواده ها. در بعضی از خانواده های از هم گسیخته که فرزندان را برای نگهداری بین خود تقسیم می کنند یا از طریق قانونی حضانت آنها به یکی از اعضا یا والدین واگذار شده است، هر یک از والدین سعی دارد فرزندان را به خود جلب کند. چنین اعمالی تا حدودی ارتکاب به عمل خیالبافی را سرعت می بخشد.
 ۶۔ عامل ژنتیک. تحقیقات نشان میدهد که بین والدین با اختلال و خیالبافی فرزندانشان (اسکیزوفی) همبستگی زیادی وجود دارد. حتی در بعضی از تحقیقات نیز بین دوقلوهای مشابه ۸۸ درصد و در دو قلوهای غیر مشابه ۲۲ درصد این موضوع مشاهده شده است.
 ۷- فرضیه ی یادگیری. فراگیری تفکر معقول و واکنش های غیرعادی از طرف اولیای خانواده باعث می شود تا نوجوان و جوان در داخل منزل، آموزش های نامعقولی را فرا گیرند. در نتیجه در ایجاد رابطه صحیح اجتماعی با دیگران دچار اختلال می شوند.
 

راه حل

 ۱- شناسایی نوجوان با جوانی که بیش از اندازه به دنبال خیابانی است و به آن پناه می برد و به فعالیت های اجتماعی در بیرون از خانه رغبتی نشان نمی دهد، به وسیله ی بزرگسالان امری ضروری است.
 ۲- ریشه یابی علت برای کمک به فرد با مطالعه ی دوران گذشته وی اگر فرد در این راه از همکاری و دادن اطلاعات خودداری کند باید از افراد متخصص مانند روانشناس و مشاور در خارج از آموزشگاه استفاده کنیم.
 ۳- دقت اولیا و مسؤولان مدرسه به سخنان نوجوانان و جوانانی که از این مکانیسم دفاعی خود استفاده می کنند و جلوگیری از تمسخر و بی توجهی به نقشه های خیالی آنها و توجه به این نکته که این گونه افکار را نباید دست کم گرفت.
 ۴- همه ی انسانها ممکن است در طول زندگیشان به مکانیسم های دفاعی متوسل شوند تا سلامت روانی خود را حفظ نمایند. استفادهی فرد از مکانیسم دفاعی خاص به شخصیت فرد و همچنین به موقعیت ناکام کننده بستگی دارد.[3]
 

خلاصه

در هر دوره از زندگی انسان خیالبافی وجود دارد لیکن در دوره نوجوانی شدت آن بیشتر از دوره ی کودکی است. نوجوانان از تخیل به عنوان یکی از مکانیسم های دفاعی استفاده می کنند زیرا خیالبافی در این دوره برای آنها شیرین است. از علمای قدیم کشورمان ابوعلی سینا رؤیا و خیال را ناشی از قوه مخیله می داند و قوه مخیله را دارای گستره های عظیم و نامحدودی می داند که می تواند اشیا را بزرگتر یا کوچکتر از واقعیتش تصور نماید یا آنچه را که وجود خارجی ندارد تصور کند و اشیای مختلف را در آن واحد تصور کرده و فعالیت کند. این حالت فقط برای قومی مخیله است که می تواند همواره در خواب و بیداری کار کند و شاید سایر قوا نتوانند به این صورت پیوسته کار کنند. نظر دکتر گنجی از روانشناسان کشورمان نیز دربارهی خیالبافی این است که چون افراد نمی توانند با واقعیت سازگاری مناسب داشته باشند رو به خواب و خیال می آورند و این رفتارها موقعی بروز می کند که نیازهای فرد به شیوه ی مستقیم و به موقع ارضا نشده باشد.
 
منبع: کتاب «مشکلات نوجوانی و جوانی»
نویسنده: ابوالقاسم اکبری

بیشتر بخوانید :
قوه تخیل در دوران نوجوانی و بلوغ (بخش اول)
قوه تخیل و فواید آن در زندگی
تخیل در نمایش‌هاى کودکان و نوجوانان
قوه تخیل و تصور شما چقدر است؟

پی نوشت :
[1] . اصغر الهی و پروانه میلانی، روان شناسی تخیل، انتشارات گوتنبرگ،1371.
[2] . حمزه گنجی، روان شناسی عمومی، انتشارات ساوالان، 1380.
[3] . همان.


ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی ذات صلة