فدر خودشیفته خود را محور عالم می داند.
چکیده: یکی از اختلالات شخصیت که برای فرد مبتلا و اطرافیانش مشکلات فراوانی را به همراه خواهد داشت اختلال شخصیت خودشیفته است. افراد خودشیفته به دلیل اینکه خود را مرکز عالم می دانند به احساسات دیگران توجهی نکرده و برای بالا بردن خود به تحقیر دیگران می پردازند. در بخش اول این مقاله به برخی نکات در زمینه نحوه تعامل و برخورد با این افراد پرداختیم، در این بخش نیز به برخی نکات دیگر اشاره خواهیم کرد.
تعداد کلمات 1100 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1100 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مترجم: سید مصطفی سید آقامیری
2. شناخت ویژگی های شخصیت خودشیفته
الف. کودکیِ شخص خود شیفته را مد نظر قرار دهید. در مردان معمولاً اختلال شخصیت خودشیفته از دوران نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی خود را نشان می دهد. متخصصان به صورت دقیق و مشخص علتی برای این نوع اختلال شخصیت ذکر نمی کنند اما برخی عوامل را به عنوان احتمال، مطرح کرده اند که از جمله آن ها می توان به سبک های فرزند پروری اشاره کرد:
سبک فرزندپروی به شدت منتقدانه: والدینی که از فرزندان خود خیلی انتقاد می کنند، موجب می شوند نیاز به تحسین و ستایش در فرززندانشان افزایش یابد.
سبک فرزندپروری تمجید گر: از سوی دیگر والدینی که فقط از فرزند خود تعریف و تمجید می کنند این احساس ناسالم را در او ایجاد می کنند که شخصی کامل و همه چیز تمام است.
ب. فرد خودشیفته گمان می کند که هرگز اشتباه نمی کند. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد شخص خودشیفته دارای یک حس قوی عزت نفس و اعتماد به نفس بوده و توانایی های زیادی دارد، اما به مرور زمان مشخص خواهد شد که این خصوصیات، واقعی نبوده و ریشه در خودشیفتگی فرد دارد. این خصوصیات به این دلیل است که فرد خوشیفته گمان می کند هر کاری می کند، آنچه می گوید و تصمیماتی که می گیرد به هیچ عنوان نمی توانند اشتباه باشند.
ج. فرد خودشیفته گمان می کند مرکز عالم است. افراد خودشیفته می پندارد جهان حول محور آن ها می چرخد، بنابراین نگاهشان به خود و اطرافیانشان برخاسته از همین نگرش است. یکی از نمودهای این نوع نگاه این خواهد بود که در مکالمات، اجازه صحبت به شخص مقابل را نمی دهند.
د. فرد خودشیفته به سرعت عصبانی شده و زبان گزنده ای دارد. زمانی که شخص خودشیفته رفتاری را که انتظارش را دارد دریافت نکند، احتمالاً به شدت عصبانی شده و پرخاشگری کلامی از خود بروز خواهد داد.
ه. افراد خودشیفته معمولاً متکبر بوده و خودستایی می کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته عموماً متکبر و خود رأی بوده و از خود تعریف و تمجید می کنند. آن ها معمولاً دیگران را کوچک می پندارند و ممکن است به تحقیر دیگران پرداخته تا بدینوسیله خود را بزرگ کنند.
و. خودشیفته ها با دیگران همدلی نمی کنند. شاید چالش برانگیزترین موضوعی که در تعامل با فرد خودشیفته با آن درگیر خواهید شد ناتوانی آن ها در همدلی با دیگران و عدم تمایل به فراگیری این مهارت است.
یکی از تفاوت های اختلال شخصیت خودشیفته با مبتلایان به اوتیسم، داشتن حس شفقت و مهربانی نسبت به دیگران است. اوتیسمی ها برای درک احساسات دیگران تلاش می کنند، هر چند که ممکن است در این زمینه خیلی موفق نباشند، همچنین آن ها به دیگران کمک کرده و از دیدن رنج دیگران غمگین می شوند. این در حالی است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نسبت به احساسات و هیجانات دیگران توجهی ندارند.
ز. فرد خودشیفته نسبت به انتقاداتی که به او می شود واکنشی افراطی از خود نشان می دهد. افراد خودشیفته هیچ علاقه و تمایلی به برآوردن نیازهای دیگران ندارند. در حقیقت ممکن است افراد خودشیفته در صورتی که از آن ها درخواستی داشته باشید، آن را حمل بر انتقاد نموده و برآشفته شوند.
پیش از این گمان می شد حس افراطی خودارزشمندی در افراد خودشیفته به خاطر جبران فقدان عزت نفس در این افراد است. اما اکنون متخصصان بر این باورند که حس خودارزشمندی افراطی ناشی از اعتقاد راسخ آن ها به برتری خودشان نسبت به دیگران است. آن ها بدون هیچ دلیل منطقی باور دارند که از هر لحاظی از دیگران بالاتر هستند.
بنابراین اگر افراد در رفتار و صحبت های اطرافیانشان اندکی انتقاد مشاهده کنند، ممکن است به شدت برانگیخته و خشمگین شوند.
ک. خودشیفته ها انتظارات غیرواقع بینانه دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به شکلی افراطی خود را مهم و برتر از دیگران دانسته و توانایی ها و موفقیت هایشان را بزرگ می پندارند. این افراد انتظار دارند دیگران از آن ها به طور کامل اطاعت کرده، آن ها را تحسین نموده و همیشه حق را به آن ها دهند. همچنین افراد خودشیفته در مورد موفقیت، قدرت، زیبایی و همچنین داشتن یک همسر ایده آل، خیال پردازی های عجیب و غریبی دارند.
ل. خودشیفته ها همیشه به دنبال منفعت خود هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته همیشه در زندگی خود به دنبال این هستند که از موقعیت ها و افراد، به نفع خود استفاده کنند. اگر شخص خودشیفته هدفی داشته باشد سعی می کند با استفاده از موقعیت ها و اطرافیانش هر طور شده به آن دست یابد.
م. به روابط افراد خودشیفته دقت کنید. کار کردن و یا زندگی با یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته بسیار دشوار است. این افراد معمولاً در روابط بین فردی، محل کار و یا تحصیل خود به مشکل برخواهند خورد.
در برخی موارد ممکن است افراد خودشیفته با خراب شدن روابطشان، به کامل و بی نقص بودن خود شک کرده و دچار افسردگی و کاهش خلق شوند. اگر این شرایط ادامه یابد ممکن است فرد در آینده دچار افکار خودکشی گردد.
ن. برخی افراد خودشیفته گرفتار سوء مصرف مواد یا الکل می شوند. وقتی اوضاع زندگی آنگونه که فرد خودشیفته تمایل دارد بر وفق مرادش نباشد، ممکن است به مصرف مواد مخدر و یا الکل روی آورد.
سبک فرزندپروی به شدت منتقدانه: والدینی که از فرزندان خود خیلی انتقاد می کنند، موجب می شوند نیاز به تحسین و ستایش در فرززندانشان افزایش یابد.
سبک فرزندپروری تمجید گر: از سوی دیگر والدینی که فقط از فرزند خود تعریف و تمجید می کنند این احساس ناسالم را در او ایجاد می کنند که شخصی کامل و همه چیز تمام است.
ب. فرد خودشیفته گمان می کند که هرگز اشتباه نمی کند. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد شخص خودشیفته دارای یک حس قوی عزت نفس و اعتماد به نفس بوده و توانایی های زیادی دارد، اما به مرور زمان مشخص خواهد شد که این خصوصیات، واقعی نبوده و ریشه در خودشیفتگی فرد دارد. این خصوصیات به این دلیل است که فرد خوشیفته گمان می کند هر کاری می کند، آنچه می گوید و تصمیماتی که می گیرد به هیچ عنوان نمی توانند اشتباه باشند.
ج. فرد خودشیفته گمان می کند مرکز عالم است. افراد خودشیفته می پندارد جهان حول محور آن ها می چرخد، بنابراین نگاهشان به خود و اطرافیانشان برخاسته از همین نگرش است. یکی از نمودهای این نوع نگاه این خواهد بود که در مکالمات، اجازه صحبت به شخص مقابل را نمی دهند.
د. فرد خودشیفته به سرعت عصبانی شده و زبان گزنده ای دارد. زمانی که شخص خودشیفته رفتاری را که انتظارش را دارد دریافت نکند، احتمالاً به شدت عصبانی شده و پرخاشگری کلامی از خود بروز خواهد داد.
ه. افراد خودشیفته معمولاً متکبر بوده و خودستایی می کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته عموماً متکبر و خود رأی بوده و از خود تعریف و تمجید می کنند. آن ها معمولاً دیگران را کوچک می پندارند و ممکن است به تحقیر دیگران پرداخته تا بدینوسیله خود را بزرگ کنند.
و. خودشیفته ها با دیگران همدلی نمی کنند. شاید چالش برانگیزترین موضوعی که در تعامل با فرد خودشیفته با آن درگیر خواهید شد ناتوانی آن ها در همدلی با دیگران و عدم تمایل به فراگیری این مهارت است.
یکی از تفاوت های اختلال شخصیت خودشیفته با مبتلایان به اوتیسم، داشتن حس شفقت و مهربانی نسبت به دیگران است. اوتیسمی ها برای درک احساسات دیگران تلاش می کنند، هر چند که ممکن است در این زمینه خیلی موفق نباشند، همچنین آن ها به دیگران کمک کرده و از دیدن رنج دیگران غمگین می شوند. این در حالی است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نسبت به احساسات و هیجانات دیگران توجهی ندارند.
ز. فرد خودشیفته نسبت به انتقاداتی که به او می شود واکنشی افراطی از خود نشان می دهد. افراد خودشیفته هیچ علاقه و تمایلی به برآوردن نیازهای دیگران ندارند. در حقیقت ممکن است افراد خودشیفته در صورتی که از آن ها درخواستی داشته باشید، آن را حمل بر انتقاد نموده و برآشفته شوند.
پیش از این گمان می شد حس افراطی خودارزشمندی در افراد خودشیفته به خاطر جبران فقدان عزت نفس در این افراد است. اما اکنون متخصصان بر این باورند که حس خودارزشمندی افراطی ناشی از اعتقاد راسخ آن ها به برتری خودشان نسبت به دیگران است. آن ها بدون هیچ دلیل منطقی باور دارند که از هر لحاظی از دیگران بالاتر هستند.
بنابراین اگر افراد در رفتار و صحبت های اطرافیانشان اندکی انتقاد مشاهده کنند، ممکن است به شدت برانگیخته و خشمگین شوند.
ک. خودشیفته ها انتظارات غیرواقع بینانه دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به شکلی افراطی خود را مهم و برتر از دیگران دانسته و توانایی ها و موفقیت هایشان را بزرگ می پندارند. این افراد انتظار دارند دیگران از آن ها به طور کامل اطاعت کرده، آن ها را تحسین نموده و همیشه حق را به آن ها دهند. همچنین افراد خودشیفته در مورد موفقیت، قدرت، زیبایی و همچنین داشتن یک همسر ایده آل، خیال پردازی های عجیب و غریبی دارند.
ل. خودشیفته ها همیشه به دنبال منفعت خود هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته همیشه در زندگی خود به دنبال این هستند که از موقعیت ها و افراد، به نفع خود استفاده کنند. اگر شخص خودشیفته هدفی داشته باشد سعی می کند با استفاده از موقعیت ها و اطرافیانش هر طور شده به آن دست یابد.
م. به روابط افراد خودشیفته دقت کنید. کار کردن و یا زندگی با یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته بسیار دشوار است. این افراد معمولاً در روابط بین فردی، محل کار و یا تحصیل خود به مشکل برخواهند خورد.
در برخی موارد ممکن است افراد خودشیفته با خراب شدن روابطشان، به کامل و بی نقص بودن خود شک کرده و دچار افسردگی و کاهش خلق شوند. اگر این شرایط ادامه یابد ممکن است فرد در آینده دچار افکار خودکشی گردد.
ن. برخی افراد خودشیفته گرفتار سوء مصرف مواد یا الکل می شوند. وقتی اوضاع زندگی آنگونه که فرد خودشیفته تمایل دارد بر وفق مرادش نباشد، ممکن است به مصرف مواد مخدر و یا الکل روی آورد.
سخن پایانی
وقتی شرایط زندگی شما به نحوی است که مجبورید با فردی خودشیفته زندگی کنید باید بپذیرید که چنین فردی قادر به برآورده نمودن نیازهای عاطفی و هیجانی شما نیست. سعی کنید برای رفع این گونه نیازها، دوستی قابل اطمینان بیابید. این دوست می تواند یکی از بستگان، یک مشاور و یا یک روحانی باشد. لازم است فردی را که انتخاب می کنید مهارت گوش دادن و همدلی مطلوبی داشته باشد تا بتوانید به راحتی با او درد و دل کنید.
از سویی دیگر لازم است اطلاعات کافی در مورد اختلال شخصیت خودشیفته کسب کنید. شخصیت خود شیفته مانند هر شخصت دیگر، خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد. وقتی شما بتوانید خصوصیات این فرد را به طور کامل درک کنید، پیش بینی رفتار و عملکرد او در موقعیت های مختلف برای شما ممکن خواهد بود و در نتیجه از آن جا که رفتارها و عکس العمل هایش برایتان غیر منتظره نبوده، تحمل و کنار آمدن با آن ها برایتان آسان تر خواهد شد.
از سویی دیگر لازم است اطلاعات کافی در مورد اختلال شخصیت خودشیفته کسب کنید. شخصیت خود شیفته مانند هر شخصت دیگر، خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد. وقتی شما بتوانید خصوصیات این فرد را به طور کامل درک کنید، پیش بینی رفتار و عملکرد او در موقعیت های مختلف برای شما ممکن خواهد بود و در نتیجه از آن جا که رفتارها و عکس العمل هایش برایتان غیر منتظره نبوده، تحمل و کنار آمدن با آن ها برایتان آسان تر خواهد شد.
منبع: سایت ویکی هاو
بیشتر بخوانید
چگونگی برخورد با شخص مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (بخش اول)
اختلال شخصیت خود شیفته
8 نشانه شخصیت خودشیفته که باید آن را بدانید