چگونه دو نیمکره مغز را فعال کنیم؟ (بخش اول)

بر اساس تئوری چپ مغزی و راست مغزی، گفته می شود شخص "چپ مغز" منطقی تر و تحلیلی تر باشد، در حالیکه فرد "راست مغز" حسی تر، تخیلاتی تر و خلاق تر است. در واقع، مغز اندامی پیچیده است و هر دو دو نیمکره، فارغ از اینکه مشغول تحلیل هستند یا خلاقیت، پیوسته با یکدیگر به تبادل اطلاعات می پردازند. با این وجود درگیر نمودن و به چالش کشیدن مغز با فرآیند های تفکر خلاق و منطقی می تواند مهارت های ذهنی شما را تقویت کرده و مغزتان را سر حال نگه دارد.
 

تحقیقات نشان داده است که یادگیری یک زبان جدید یکی از بهترین روش های تحریک مغز محسوب می شود. یادگیری یک زبان در هر سنی می تواند به رشد هیپوکامپ ها کمک کند. هیپوکامپ بخشی از مغز است که به درک و فهم اطلاعات جدید و استدلال فضایی کمک می کند.
 
زبانی را انتخاب کنید که همیشه دوست داشته اید بیاموزید. هیچ فرقی نمی کند چه زبانی را می آموزید، در هر صورت از مزایای آن در تقویت ذهن بهره مند خواهید شد. اما اگر زبانی که انتخاب می کنید مورد علاقه تان باشد و یا برای یادگیری آن انگیزه خاصی داشته باشید، یادگیری آن برایتان آسان تر و لذت بخش تر خواهد بود.
 
برای شروع یادگیری می توانید از منابع آنلاین و رایگان استفاده کنید. تعداد زیادی سایت وجود دارد که برنامه های آموزش زبان را به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می دهند.
 
اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که تا کلاس نباشد، خودتان برای یادگیری همت نمی کنید، بهتر است در کلاس های آموزش زبان در منطقه محل سکونت و یا کلاس هایی که دانشگاه و یا مراکز دیگر برگزار می کنند، شرکت کنید. معمولاً همین که انسان هزینه می پردازد و برای کلاس رفتن وقت می گذارد، انگیزه بیشتری برای یادگیری پیدا خواهد کرد. بعلاوه، حضور در جمع نیز خود انگیزه بخش است.
 
می توانید یک گروه و یا حتی یک نفر را پیدا کنید و با هم به یادگیری زبان دلخواهتان بپردازید. می توانید با این افراد یا فرد در محیط های واقعی مثل پارک، خانه و یا دانشگاه و یا در محیط های مجازی و به صورت آنلاین به تمرین مهارت های زبان بپردازید. معمولاً افراد زیادی در جامعه هستند که با اهداف مختلف اقدام به یادگیری زبان دوم می کنند. پس پیدا کردن یک یا چند همراه چندان دشوار نخواهد بود.
 

هر چه کارها و برنامه هایتان تکراری تر و روزمره تر شوند، تحرک و فعالیت ذهنی شما کمتر خواهد شد. بخش های مختلف برنامه روزانه خود را به چالش کشیده و در آن ها تغییراتی ایجاد کنید تا مغزتان فعال تر بماند.
 
 برنامه ای جدید برای خود بریزید. مثلاً اگر هر روز با افرادی تکراری تعامل می کنید، بهتر است در تعاملات و رفت و آمدهای خود تغییراتی بوجود آورید تا استدلال فضایی تان تقویت شده و محرک های جدیدی به مغزتان ارائه دهید.
 
اگر راست دست هستید برای انجام فعالیت های ساده ای مانند مسواک زدن و یا گرفتن قاشق از دست چپ استفاده کنید و اگر چپ دست هستید همین کارها را با دست راست انجام دهید.
 
یکی از کلمات پرکاربردتان را در طول روز اصلاً به کار نبرید. مثلاً فرض کنید عادت دارید از کلمه "خیلی" زیاد استفاده می کنید. خوب است که تصمیم بگیرید در طول روز اصلاً و به هیچ وجه از این کلمه استفاده نکرده و به جای آن یک کلمه مترادف را در صحبت کردن به کار ببرید.
 
کارها را به روشی متفاوت انجام دهید. مثلاً اگر معمولاً عادت دارید برای شستن ظروف از ماشین ظرفشویی استفاده می کنید، گاهی اوقات ظرف ها را با دست بشویید. اگر معمولاً جارو کردن را از اتاق پذیرایی شروع می کنید، می توانید گاهی اوقات اول اتاق خواب را جارو بکشید.
 

تحقیقات نشان داده مدیتیشن ارتباط میان سلول های مغز را تقویت می کند و به همین دلیل احتمالاً سرعت پردازش اطلاعات توسط مغز افزایش خواهد یافت.
 
لباس راحت بپوشید، به مکانی آرام بروید و هر آنچه حواستان را پرت می کند از خود دور کنید.
 
چشمان خود را بسته و سعی کنید تمکز نمایید. افراد تازه کار ممکن است نتوانند کاملاً متمرکز شده و دچار پرش ذهنی گردند، اما در هر صورت لازم است روی چیزی مانند الگوی تنفس تمرکز نمود.
 
بدن خود را اسکن کنید. چشمانتان را بسته و یک به یک تمام قسمت های بدن خود را چک کنید، می توانید در ذهن خود به انگشتان پا خیره شده و آرام آرام بالا بیایید. به هر کدام از اعضای بدن خیره می شوید، عضلاتش را کاملاً رها کرده و به عبارتی ریلکس کنید تا در نهایت به سرتان برسید.
 
روش های مختلفی برای مدیتیشن وجود دارد که شما می توانید با مراجعه به برخی از سایت ها و یا مطالعه کتب مرتبط، اطلاعات مفیدی در این زمینه کسب کنید.
 

چالش های جدید ذهنی، مغز را مجبور می کنند تا از کانال های مختلف خود استفاده کرده و در نتیجه حافظه و تفکر منطقی بهبود خواهد یافت.
 
چیزی بیاموزید که پیش از این انجام نداده اید و یا کاری را انجام دهید که می دانید خیلی خوب مغزتان را به چالش خواهد کشید.
 
مثلاً نواختن با یک ابزار موسیقی را بیاموزید. یادگیری چنین مهارت هایی می تواند به شدت بر فعالیت مغز تأثیر گذاشته و آن را قوی نگه دارد.
 
می توانید یک کتاب درسی قدیمی را دست بگیرید و به مطالعه آن بپردازید. مثلاً اگر در زندگی روزمره خیلی با ریاضیات سر و کار ندارید می توانید کتاب ریاضی را انتخاب کرده و یک مسأله ریاضی را حل کنید و یا اینکه کتاب تاریخ را دست گرفته و یک قضیه جذاب تاریخی را مطالعه کنید.
 
یک هنر بیاموزید. هنر در هر سطحی آموخته شود،مغز را مجبور می کند تا بین عناصری همچون رنگ، نور و بافت، ارتباط برقرار کند. این موضوع در مورد هنرهای بصری صادق است. تفکر از طریق ترکیبات مختلف به مغز کمک می کند تا سناریوهای مختلفی بسازد. خوب است بدانید اگر مغز بتواند چنین تمرینی را تکرار کند، در مهارت حل مسأله خلاق نیز بسیار موفق عمل خواهد کرد.

ادامه دارد...

منبع: سایت ویکی هاو