المسیر الجاریه :
مظفر علی تربتی خوشنویس و نگارگر عهد صفوی ملقب به نقاش شاهی
آیندهنگری مسئولان و رشد جامعه
دفاع همهجانبه: عوامل پیروزی ایران و شکست دشمن از منظر امام خمینی (ره)
پیام مقاومت؛ تبیین راهبردی پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس
عمل دیسک کمر با لیزر چگونه انجام میشود؟ بررسی PLDD برای درمان دیسک کمر
در جلسه انجمن و اولیا چه بگوییم
چه نوع از ناشنوایی ها قابل درمان هستند؟
منشور استقامت و قویشدن ایران در نبرد با نظام سلطه
از جنگ تحمیلی (هشت ساله) تا جنگ 12 روزه؛ نگاهی بر عوامل پیروزی از منظر رهبری
چرا ناگهان گوشهایمان نمی شنوند؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نصوح کیست؟ و توبه نصوح چیست؟
حضرت عبدالعظیم حسنی که بوده و چگونه ايشان وفات يا شهيد شده اند؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟

جاي همه را مرتب مي كرد
آراسته، تميز، مودب، متين، خوش برخورد و صميمي بود. در يك برخورد به او علاقه مند مي شدي. حاج اصغر جواني را مي گويم. بزرگي در رفتار و كردارش نمايان بود معرفت اسلامي و مودّت و جذبه در رفتارش موج مي زد.

وقتي همه خواب بودند
شهيد مهدي زين الدين: هميشه به مسئولان لشكرش توصيه مي كرد كه براي رزمندگان اسلام احترام خاصّي قائل شوند و هميشه خود را نسبت به آن ها بدهكار بدانند. او مي گفت: « بسيجي ها حقّ بزرگي بر گردن ما دارند ».

اگر دل آنان بشكند، مسئوليم
روز بيست و يك يا بيست و دو مهرماه 1359 بود. خرمشهر به شدت زير آتش سلاح هاي سنگين عراقي ها بود. ميدان راه آهن، پليس راه و آتش نشاني و... براي چندمين بار بود كه به تصرف عراقي ها درآمد. تعدادي از نيروها خسته...

خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه، بيا بيرون بچه ها را جمع كنيم و كمي فوتبال بازي كنيم. »

خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه، بيا بيرون بچه ها را جمع كنيم و كمي فوتبال بازي كنيم. »

رزمنده بايد راحت باشد
آقايان صليبي و غلامي، فرمانده و جانشين گردان علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) به درجه رفيع شهادت نايل آمده بودند و آن گردان فاقد فرمانده و جانشين شد. به آقاي شجاعيان كه در گردان رسول ( صلي الله عليه و آله...

خيلي دوستت دارم
خداحافظي از مردم روستاي قاسم آباد تمام شده بود. آخر شب كه همه خواب بودند، در خانه ي دوستش آقاي خسروي را زد و با شوخي گفت: « الان چه وقت خوابه، بيا بيرون بچه ها را جمع كنيم و كمي فوتبال بازي كنيم. »

رفع نياز همرزمان از وسايل شخصي
ساعتي نگذشت كه ماشين « حاجي » از دور نمايان شد و در دامنه ي قله توقف كرد؛ شيرمردي كه جنگ، موهايش را سفيد كرده بود. كيسه ي خشابي به سينه بسته، با لباس خاكي و اسلحه ي كلاش به دست، مانند يك بسيجي ساده از...

سوار كردن بسيجي ها مهم تر است
بسيجي، زير يك خم « حاجي » را گرفت تا فن بارانداز را اجرا كنه. اما تا بجنبد « حاجي » فن بدلش را زد و پشت او را به زمين آورد. غريو « الله اكبر »شادي بلند شد.

كي از همه محروم تره؟
يك بار، در يكي از محلات اطراف، با يكي از جوان ها، واليبال بازي مي كرده كه يكي از اين جوان ها تحت تأثير اخلاق او قرار مي گيرد. بعدها آن جوان به كشور آلمان مي رود. بعد از اينكه « ابراهيم » شهيد شد، آن جوان،...