المسیر الجاریه :
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش حافظ

گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش

گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش<br /> دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافظ

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت<br /> حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود حافظ

صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود

صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود<br /> کاین گوشه نیست درخور خیل خیال تو
در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن حافظ

در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن

در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن<br /> یا رب مباد تا به قیامت زوال تو
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی حافظ

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی<br /> زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو
با هر ستاره ای سر و کار است هر شبم حافظ

با هر ستاره ای سر و کار است هر شبم

با هر ستاره ای سر و کار است هر شبم<br /> از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا حافظ

جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا

جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا<br /> سایه اندازد همای چتر گردون سای تو
تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو حافظ

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو<br /> پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز حافظ

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز<br /> کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو
عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست حافظ

عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست

عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست<br /> راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو