المسیر الجاریه :
در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند حافظ

در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند

در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند<br /> اقرار بندگی کن و اظهار چاکری
در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسیست حافظ

در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسیست

در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسیست<br /> آن به کز این گریوه سبکبار بگذری
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است حافظ

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است<br /> ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
نیل مراد بر حسب فکر و همت است حافظ

نیل مراد بر حسب فکر و همت است

نیل مراد بر حسب فکر و همت است<br /> از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری
حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی حافظ

حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی

حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی<br /> کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری
طفیل هستی عشقند آدمی و پری حافظ

طفیل هستی عشقند آدمی و پری

طفیل هستی عشقند آدمی و پری<br /> ارادتی بنما تا سعادتی ببری
بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش حافظ

بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش

بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش<br /> که بنده را نخرد کس به عیب بی هنری
کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن حافظ

کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن

کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن<br /> که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری
چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی حافظ

چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی

چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی<br /> که جام جم نکند سود وقت بی بصری
دعای گوشه نشینان بلا بگرداند حافظ

دعای گوشه نشینان بلا بگرداند

دعای گوشه نشینان بلا بگرداند<br /> چرا به گوشه چشمی به ما نمی نگری