دستیابی به اهداف بزرگ با تبدیل آن ها به اهداف کوچک (بحش اول)

یکی از دلایل اصلی که افراد نمی توانند به اهداف بلند مدت خود دست یابند این است که در میانۀ راه خسته شده و انگیزۀ خود را از دست می دهند. دلیل اصلی این دلزدگی و خستگی، بزرگی هدف است. با این وجود می توانید اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر و قابل دسترس تر تقسیم کنید چرا اصولاً اهداف بلند مدت خیلی دیر به نتیجه می رسند. با این روش اهدافی که خیلی بزرگ و غیر قابل دسترس به نظر می رسند به اهدافی کاملاً شدنی تبدیل گردیده که با گام هایی کوچک قابل دستیابی خواهند بود. با برداشتن قدم های کوتاه، پس از مدتی در خواهید یافت که به چه میزان به همین اهداف بلندی که در ظاهر دست نایافتنی به نظر می رسیدند، دست یافته اید. پس با ما همراه باشید تا با برخی از روش های این شگرد آشنا شوید.
 

وقتی می خواهید اهداف خود را تعیین کنید، ممکن است تنها مفهومی مبهم از آن در ذهنتان باشد. این موضوع کاملاً طبیعی است و اشکالی در آن نیست. داشتن ایده های بزرگ موجب می شود در نهایت بتوانید به اهدافی روشن و عینی دست یابید.
 
مثلاً ممکن است با خودتان بگویید: "می خواهم خوشحال باشم." این هدف کاملاً بزرگ، گسترده و البته مبهم است و می توان آن را به هدفی مشخص تبدیل نمود. بنابراین در مرحلۀ اول باید آن ایده و هدف مد نظر را به صورت کاملاً گسترده مد نظر قرار دهید.
 

در ابتدا هدفتان مبهم و تا اندازه ای مجهول خواهد بود. برای شروع کار بسیار هم خوب است، اما دستیابی به اهداف مبهم نسبتاً دشوار خواهد بود. در این صورت نمی توانید میزان پیشرفتتان را مشخص کنید. پس از اینکه هدفتان را به صورت کاملاً واضح مشخص نمودید، راحت تر می توانید آن را به اهداف کوچک تر تقسیم کنید.
 
مثلاً فرض کنید ایدۀ اصلی شما رفتن به یک دانشگاه خوب باشد، این ایده ایده ای خوب است اما همانطور که قبلاً هم گفته شد هدفتان در اینجا کاملاً مبهم است. لازم است این هدف مبهم را مشخص تر کنید. برای رفتن به یک دانشگاه خوب چه کاری باید کرد؟ احتمالاً با بررسی هایی که انجام می دهید متوجه خواهید شد برای ورود به یک دانشگاه خوب باید در کنکور رتبۀ خوبی بیاورید. برای رسیدن به یک رتبۀ خوب احتمالاً لازم است در کلاس های کنکور ثبت نام کرده و یا کتاب های خود را به خوبی مطالعه کنید. همچنین می توانید در آزمون های آزمایشی ثبت نام کنید و با هدف پایین آوردن رتبه  و بالا بردن تراز،  تلاشتان را افزایش دهید.
 

زمانی که دقیقاً دانستید چه می خواهید، حالا تعیین یک هدف عینی و مشخص راحت تر خواهد بود. پس از محدود کردن و مشخص نمودن هدف، باید آن را به صورت دقیق در جایی یادداشت کنید.
 
بیایید به مثال کنکور بازگردیم. پس از اینکه تصمیم گرفتید در دانشگاه خوبی قبول شوید و سپس دانستید که قبولی دریک دانشگاه خوب نیازمند یک رتبۀ خوب است، هدفتان این خواهد بود که در کنکور بتوانید رتبۀ خوبی کسب کنید. اما باز هم این کافی نیست. رتبۀ خوب یعنی چه؟ باید این مورد را نیز به خوبی تحقیق کرده و بدانید برای قبول شدن در فلان رشتۀ فلان دانشگاه، به چه رتبه ای نیاز دارید. پس هدف عینی شما در اینجا رسیدن به رتبۀ مثلاً 200 خواهد بود. با تعیین دقیق هدف، حالا خیلی راحت تر می توانید در مسیر موفقیت گام بردارید.
 
زمانی که هدفتان دقیقاً مشخص شد بهتر می توانید برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید. از سویی وقتی هدف عینی باشد ارزیابی آن نیز راحت تر صورت خواهد بود. مثلاً وقتی در کنکورهای آزمایشی شرکت می کنید با توجه هدفتان باید برای رسیدن به رتبۀ مطلوب برنامه ریزی کنید. همانطور که می بینید پایش میزان پیشرفت در چنین هدفی به آسانی هر چه تمام تر ممکن خواهد بود.
 

حتی وقتی هدفتان را به صورت کاملاً عینی و مشخص تعیین نمودید، هنوز هم کارهای دیگری باقیمانده است. در این مرحله باید تلاش کنید اجزای مختلف هدفتان را شناسایی کنید. پس از آن خواهید توانست برای رسیدن به هر کدام از آن ها برنامه ریزی کنید.
 
باز هم به مثال قبولی در رشته و دانشگاه مد نظر باز می گردیم. قرار شد که هدف بلند مدت و البته عینی شما رتبۀ 200 باشد. برای رسیدن به این هدف باید ببینید به چه میزان مطالعه در طول یک روز نیاز است؟ شرکت در چه کلاس هایی ضروری است و مطالعۀ کدام کتاب ها لازم است. می بینید که یک هدف را می توان به چندین هدف کوچک تر تقسیم کرد.
 
حتی می توان هر کدام از اهداف کوچک تر را نیز به اهداف کوچکتری تقسیم کرد. مثلاً هر کتاب را می توان به چند بخش تقسیم نمود و برای مطالعۀ آن قسمت، زمان خاصی را در نظر گرفت.
 
با استفاده از این روش انگیزه شما برای ادامۀ مسیر به شدت افزایش خواهد یافت چرا که هر روز موفقیتی تازه نصیبتان شده و انرژی تان برای روز بعد بیشتر خواهد شد.
 

وقتی با موفقیت توانستید اجزای مختلف هدف اصلی و بلند مدت خود را شناسایی کنید، حالا وقت آن است که برای رسیدن به هر کدام از این اهداف برنامه ریزی کنید. این تکه های کوچک هدف کلی به شما کمک می کنند تا در هر زمان بر یک موضوع خاص تمرکز کرده و آهسته آهسته به آن هدف نهایی نزدیک شوید.
 
باز هم به مثال کنکور باز می گردیم. گفتیم که هدف، رسیدن به رتبۀ 200 می تواند به چند هدف دیگر تقسمیم شود:مثلاً 9 ساعت مطالعه در روز، شرکت در کلاس های آمادگی برای کنکور و خواندن کتاب های درسی و کمک درسی.
 
حالا وقت این است که برای هر کدام از آن ها برنامۀ مشخصی در نظر بگیرید. مثلاً برای 9 ساعت مطالعه لازم است کم کم، از پرخوابی و فعالیت های غیر ضروری کم کرده و بیشتر مشغول درس شوید. برای این کار لازم است حتماً برنامه ای روزانه برای خود ترتیب دهید و تمام ساعات شبانه روز را در آن یادداشت کند. سپس برای هر کدام از ساعات، برنامۀ خاصی را در نظر بگیرید. در این برنامه باید حداقل 9 ساعت مطالعه در نظر گرفته شود. یا اینکه برای شرکت در کلاس های کنکور تحقیق کنید و بهترین کلاس ها را با توجه به شرایط مالی و غیره انتخاب نمایید و ...
 
ادامه دارد...
 

منبع: سایت ویکی هاو