در برخورد خود با کودک، سعی کنید هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنید.
آغاز سخن
بارها شده است که در هنگام روبه رو شدن با والدین کودکان، این جمله را شنیده ایم که از دست بداخلاقی ها و نق زدن هاش خسته شدیم. دیگه نمی دانیم باید با چه روشی او را از کارهای نادرست و زشتی ای که انجام می دهد، دور کنیم. هر دفعه که مهمانی می رویم باید یک جوری آبروی من و پدرش رو ببره. دیگه خسته شده ایم و ... که خیلی از این جملات را شما شنیده اید و یا حتی خود به زبان آورده اید.
حال به نظر شما باید در مقابل کج خُلقی کودکان چه عکس العملی از خود نشان داد؟ در این نوشتار ما به بیان چهار قانون طلایی در این ارتباط خواهیم پرداخت.
حال به نظر شما باید در مقابل کج خُلقی کودکان چه عکس العملی از خود نشان داد؟ در این نوشتار ما به بیان چهار قانون طلایی در این ارتباط خواهیم پرداخت.
چهار قانون طلایی در برخورد با رفتارهای نادرست کودک
1)از امر و نهی زیاد دوری کنید.
بله. یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان و نوجوانان خویش همین امر و نهی زیاد است. کودک و نوجوانی که زیاد مورد دستورات قرار بگیرد، ممکن است دست به رفتارهای پرخاشگرانه ای بزند. فنری که بیش از اندازه و توانش فشرده شود، به محض مقداری آزادی و فرصت و حتی بدون آنها در می رود و با جفت و خیزش به خود و دیگران آسیب می زند. این امر گاه می تواند شکل آسیب زای بیشتری به خود بگیرد و آن وقتی است که یک کودک دائما مورد امر و نهی والدین و مربیان خود قرار بگیرد و از سوی دیگر محبتی از آن ها نیز نبیند که در این مورد آسیب های بسیاری را برای آن فرد به دنبال خواهد داشت.
آنچه باید والدین خود را بدان ملزم بدانند، رعایت اعتدال در امرفرمایی به کودک خویش است. در غیر اینصورت آن تربیت مطلوبی که به دنبال آن هستند، تحقق نخواهد پذیرفت.
آنچه باید والدین خود را بدان ملزم بدانند، رعایت اعتدال در امرفرمایی به کودک خویش است. در غیر اینصورت آن تربیت مطلوبی که به دنبال آن هستند، تحقق نخواهد پذیرفت.
2)از برچسب زدن به کودک خود دوری کنید.
بر چسب زدن به گونه ای متهم کردن کودک تان و شدت بخشی به رفتارهای نادرست اوست. کودکی که هر روز از سوی خانواده با برچسب های تحقیرانه ای روبه روست، نمی تواند عزت نفس و اعتماد به نفس خوبی را در خود شکل دهد. کلمات تحقیرآمیز کاملا کارکرد منفی دارد و باعث نمی شود آن هدفی که شما از گفتن آن دارید (تنبه و به خود آمدن کودک) را تحقق بخشد. کودکی که با برچسب های تحقیر آمیز «تنبل»، «کودن»، «فرزند ناخواسته»، «ناآرام» و ... رو به رو شود، باورش بر همین باور شکل خواهد گرفت و در مواجه با دیگران با یادآوری این برچسب ها، رفتارهای نابهنجاری از خود نشان خواهد داد.
بیاییم در هنگام خشم نسبت به کودکان، زبان خویش را کنترل کنیم و از اینکه هر چیزی را بر زبان برانیم، دوری کنیم. کودکان با مشاهده رفتارها و شنیدن کلمات ما، یاد می گیرند. پس با رفتارهای ناهنجارانه خود، به آنان خشم و برچسب زدن به دیگران را به او یاد ندهیم.
بیاییم در هنگام خشم نسبت به کودکان، زبان خویش را کنترل کنیم و از اینکه هر چیزی را بر زبان برانیم، دوری کنیم. کودکان با مشاهده رفتارها و شنیدن کلمات ما، یاد می گیرند. پس با رفتارهای ناهنجارانه خود، به آنان خشم و برچسب زدن به دیگران را به او یاد ندهیم.
3)در مقابل رفتارهای غیرمنطقی او بایستید.
یکی دیگر از اشتباهات والدین نسبت به فرزندان این است که در برخی از موارد نسبت به خواسته های غیر منطقی آنها به راحتی کوتاه می آیند. در تربیت یک اصل را باید همیشه به یاد داشت و آن اعتدال در برخوردهاست. در مورد خواسته های کودک نیز باید این اصل را توجه داشت. خواسته های منطقی کودک باید برآورده شود ولی نباید این امر را تسری به همه خواسته های کودک داد. برخی از خواسته های کودک، خواسته هایی از سر نیازهای کاذب و گذراست. باید به او آموخت که خواسته ها باید منطقی باشد. برخی از کودکان به خاطر عدم تربیت در این مورد، وقتی که قدم در جامعه می گذراند احساس می کنند جامعه باید هر آنچه آنها بدان نیاز دارند، تامین شود که این یک تفکر و باور غلط است.
کودک باید بیاموزد در دنیایی زندگی می کند که هم خوشی در آن است و هم ناخوشی. روزی انسان جیبی پر از پول دارد و روز دیگری ندارد. او باید بیاموزد که زندگی پر از فراز و نشیب است. باید بیاموزد که نه در روز خوشی و نه در روز ناخوشی نباید که عنان از کف بدهد و کفرورزی کند.
کودک باید بیاموزد در دنیایی زندگی می کند که هم خوشی در آن است و هم ناخوشی. روزی انسان جیبی پر از پول دارد و روز دیگری ندارد. او باید بیاموزد که زندگی پر از فراز و نشیب است. باید بیاموزد که نه در روز خوشی و نه در روز ناخوشی نباید که عنان از کف بدهد و کفرورزی کند.
4)زود از کوره در نروید.
حرف شما را کاملا باور داریم که تحمل بدرفتاری های کودک سخت است ولی با از کوره در رفتن شما مشکلی حل نخواهد شد، بلکه ممکن است مشکل کودکان و پرخاشگری های او به همان اندازه ای که شما خشمگین می شود، شدت یابد. از همین روی خوب است در این مورد خود را کنترل کنید و نگذارید خشم بر افکار، هیجانات و رفتارهای شما تاثیر بگذارید.
در این هنگام بهتر است قدری از محیط فاصله بگیرید و مدیریت خانه و رفتارهای کودک را به والد دیگری که آرام تر برخورد می کند، واگذار کنید و شما بعد از آرام شدن وارد آن محیط شده و تذکراتی که لازم می دانید به کودک خود بدهید. گاه ممکن است عدم مدیریت هیجانات خشم، زمینه ساز آسیب های جسمی و روانی زیادی به کودک بشود که بعدها راهی برای جبران و یا ترمیم این آسیب ها وجود نداشته باشد.
در این هنگام بهتر است قدری از محیط فاصله بگیرید و مدیریت خانه و رفتارهای کودک را به والد دیگری که آرام تر برخورد می کند، واگذار کنید و شما بعد از آرام شدن وارد آن محیط شده و تذکراتی که لازم می دانید به کودک خود بدهید. گاه ممکن است عدم مدیریت هیجانات خشم، زمینه ساز آسیب های جسمی و روانی زیادی به کودک بشود که بعدها راهی برای جبران و یا ترمیم این آسیب ها وجود نداشته باشد.