ترس بعد از دوسالگی
پرسش :
دختر چهار ساله ای دارم که در یک شب خواب ترسناکی دید، با این محتوا که مردی با چهره سوخته از در وارد میشود. الان دخترم از آن قسمت خانه خیلی میترسد، به گونه ای که اصلاً به سمت آن نمیرود و با این که این جریان حدوداً مربوط به نه ماه پیش است، امّا هنوز این خواب را فراموش نکرده است. لطفاً ما را راهنمایی بفرمایید.
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
ترس در بچّه ها از سنّ دو سالگی به بعد گستردگی بیشتری پیدا میکند؛ امّا قبل از دو سالگی این ترس محدود است و بیشتر آن درباره ی محسوسات است؛ مثلاً وقتی صدایی را میشنوند و یا این که حیوانی را میبینند، میترسند؛ لذا ممکن است که او یک خواب وحشتناک ببیند و با گریه از خواب بیدار شود، ولی آن را فردا فراموش کند.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند که من از چند ویژگی بچه ها خوشم میآید و یکی این است که زود مطالب را فراموش میکنند و خودشان را با آن مطالب همراهی نمیکنند.
ترس بعد از دوسالگی
امّا بعد از دو سال، بیشتر ترس ها جنبه ماورایی پیدا میکند و ممکن است که تخیّلی باشد و شاید در فرزند ایشان نیز تخیّلاتش منجر به ترس او شده باشد؛ لذا در بچّه های بالای دو سال چون تحلیل های ذهنی بیشتری دارند و موضوعاتی را که میبینند تحلیل میکنند، این موارد در حافظه بلند مدّت آنها قرار میگیرد و در بعضی مواقع خود او هم با آن همراهی زیادی میکند.
راهکارها:
الف. پرو بال ندادن به موضوع
حال که فرزند ما ترسیده است، باید چه کار کنیم؟ اوّلین نکته ای که به والدین میگوییم این است که خیلی به این موضوعات پر و بال ندهند؛ یعنی نباید مدام راجع به این خواب یا چیزی که از او ترسیده است سوال کنند و درباره ی آن صحبت کنند؛ همچنین نباید آن را نفی کنند؛ چراکه وقتی ما سعی کنیم چیزی را که فرزند ما از آن ترسیده است نفی کنیم، ماندگاری آن در ذهن او بیشتر میشود و ممکن است مدّت های مدیدی او را همراهی کند.
ب. استفاده از روش حواس پرتی
نکته دوّم که باید رعایت کنند این است که از روش حواس پرتی استفاده کنند؛ مثلاً تا میبینند که فرزندشان میخواهد درباره خوابش با او صحبت کند، مادر بگوید: قرار بود امروز با هم یک بازی جدید انجام دهیم، بیا با هم بازی کنیم! یعنی با یک جایگزین سالم تر، فرزند خود را به حال و هوای دیگری ببریم.
ج. ایمن سازی محیط
وقتی میبینیم که بچّه ها از یک محیط میترسند، باید یک مقدار در آنها ایمن سازی کنیم؛ مثلاً پدر و مادر میتوانند برای مدّتی رخت خواب خود را درهمان قسمتی پهن کنند که فرزندشان از آنجا میترسد؛ یعنی در همان محیط بخوابند یا این که میتوانند مدتی سفره نهار را در همان جا پهن کنند تا قبح این ترس ریخته شود؛ چون ممکن است از آن قسمت اتاق استفاده کمتری شده باشد و این بچّه خیال کند که حالت خوف ناکی دارد.
ترس از نگاه روایات
والدین باید این را هم بدانند که نباید خیلی نگران ترس بچّه ها باشند و به تعبیر ما: “از ترس بچّه ها نترسند“. در بچّه ها تا سنّ چهارده سالگی، بین یک تا دوازده نوع ترس وجود دارد و در آموزه های دینی ما برای همین ترس ها، هم نقاط مثبت بیان شده است و هم نقاط منفی؛ مثلاً در روایتی از امیرالمومنین، حضرت علیعلیه السلام داریم که فرمودند:“میوه ترس، امنیت است“. بچّه ها میترسند که امنیّت خود را حفظ کنند؛ پس ما هم نباید به فرزند خودمان بگوییم نترس! فقط ما باید فضا را به گونه ای جلوه دهیم که به سمت عادی شدن برود.
پرسش های مرتبط:
ترس در بچّه ها از سنّ دو سالگی به بعد گستردگی بیشتری پیدا میکند؛ امّا قبل از دو سالگی این ترس محدود است و بیشتر آن درباره ی محسوسات است؛ مثلاً وقتی صدایی را میشنوند و یا این که حیوانی را میبینند، میترسند؛ لذا ممکن است که او یک خواب وحشتناک ببیند و با گریه از خواب بیدار شود، ولی آن را فردا فراموش کند.
پیامبر گرامی اسلام فرمودند که من از چند ویژگی بچه ها خوشم میآید و یکی این است که زود مطالب را فراموش میکنند و خودشان را با آن مطالب همراهی نمیکنند.
ترس بعد از دوسالگی
امّا بعد از دو سال، بیشتر ترس ها جنبه ماورایی پیدا میکند و ممکن است که تخیّلی باشد و شاید در فرزند ایشان نیز تخیّلاتش منجر به ترس او شده باشد؛ لذا در بچّه های بالای دو سال چون تحلیل های ذهنی بیشتری دارند و موضوعاتی را که میبینند تحلیل میکنند، این موارد در حافظه بلند مدّت آنها قرار میگیرد و در بعضی مواقع خود او هم با آن همراهی زیادی میکند.
راهکارها:
الف. پرو بال ندادن به موضوع
حال که فرزند ما ترسیده است، باید چه کار کنیم؟ اوّلین نکته ای که به والدین میگوییم این است که خیلی به این موضوعات پر و بال ندهند؛ یعنی نباید مدام راجع به این خواب یا چیزی که از او ترسیده است سوال کنند و درباره ی آن صحبت کنند؛ همچنین نباید آن را نفی کنند؛ چراکه وقتی ما سعی کنیم چیزی را که فرزند ما از آن ترسیده است نفی کنیم، ماندگاری آن در ذهن او بیشتر میشود و ممکن است مدّت های مدیدی او را همراهی کند.
ب. استفاده از روش حواس پرتی
نکته دوّم که باید رعایت کنند این است که از روش حواس پرتی استفاده کنند؛ مثلاً تا میبینند که فرزندشان میخواهد درباره خوابش با او صحبت کند، مادر بگوید: قرار بود امروز با هم یک بازی جدید انجام دهیم، بیا با هم بازی کنیم! یعنی با یک جایگزین سالم تر، فرزند خود را به حال و هوای دیگری ببریم.
ج. ایمن سازی محیط
وقتی میبینیم که بچّه ها از یک محیط میترسند، باید یک مقدار در آنها ایمن سازی کنیم؛ مثلاً پدر و مادر میتوانند برای مدّتی رخت خواب خود را درهمان قسمتی پهن کنند که فرزندشان از آنجا میترسد؛ یعنی در همان محیط بخوابند یا این که میتوانند مدتی سفره نهار را در همان جا پهن کنند تا قبح این ترس ریخته شود؛ چون ممکن است از آن قسمت اتاق استفاده کمتری شده باشد و این بچّه خیال کند که حالت خوف ناکی دارد.
ترس از نگاه روایات
والدین باید این را هم بدانند که نباید خیلی نگران ترس بچّه ها باشند و به تعبیر ما: “از ترس بچّه ها نترسند“. در بچّه ها تا سنّ چهارده سالگی، بین یک تا دوازده نوع ترس وجود دارد و در آموزه های دینی ما برای همین ترس ها، هم نقاط مثبت بیان شده است و هم نقاط منفی؛ مثلاً در روایتی از امیرالمومنین، حضرت علیعلیه السلام داریم که فرمودند:“میوه ترس، امنیت است“. بچّه ها میترسند که امنیّت خود را حفظ کنند؛ پس ما هم نباید به فرزند خودمان بگوییم نترس! فقط ما باید فضا را به گونه ای جلوه دهیم که به سمت عادی شدن برود.
پرسش های مرتبط: