Wednesday, September 22, 2021
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

داستان اصحاب الجنه در قرآن و سرنوشت آنها

پرسش :

داستان «اصحاب الجنه» که در قرآن آمده چیست و به چه سرنوشتی دچار شدند؟


پاسخ :
واژه «اصحاب الجنّه» در «قرآن مجید» زیاد تکرار شده، و غالب آنها به معناى بهشتیان است؛ امّا در سوره «قلم» آیه 17 «إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ»؛ (ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامى که سوگند خوردند که میوه هاى باغ را صبحگاهان بچینند) به معناى صاحبان باغ است و همین آیه مورد بحث ماست. این داستان - که بسیار عبرت آمیز است - در ضمن 17 آیه از آیات 17 تا 33 سوره «قلم» مورد بحث قرار گرفته است. این گروه، که مورد آزمایش و امتحان الهى قرار گرفتند، از عهده امتحان سرافراز بیرون نیامده و سرنوشت شوم و تلخى پیدا کردند. «قرآن مجید» ضمن هشدار به دشمنان و مخالفان، سرگذشت «اصحاب الجنّه» را بیان مى کند.

«قرآن مجید» در مورد تاریخ گذشتگان زیاد بحث کرده و درس هاى عبرت آمیز فراوانى از اقوام مختلف بیان نموده است که مى توان آنها را به سه قسم تقسیم کرد:

1. تاریخ انبیاء؛ «قرآن» به شرح حال تعدادى از پیامبران، و چگونگى مبارزات و مجاهدات آنان، و مفاسدى که با آن درگیر بودند پرداخته است.

حضرت ابراهیم(علیه السلام)، قهرمانِ بت شکن با بت پرستى، حضرت موسى بن عمران(علیهما السلام) با ظلم و بردگى، حضرت لوط پیامبر(علیه السلام) با مفاسد اخلاقى و شهوترانى، حضرت شعیب(علیه السلام) با مفاسد اقتصادى و خلاصه هر پیامبرى با مفاسد موجود در عصر و زمان خود مبارزه کرده، و «قرآن مجید» تاریخِ تعدادى از آنها را شرح داده است.

2. تاریخ اولیاء الله؛ «قرآن مجید» گاه تاریخ کسانى از بندگان صالح خدا را که زندگى آنها داراى درس هاى عبرت آمیزى بوده نیز مورد توجّه قرار داده است. مثل «اصحاب کهف» که پیامبر نبودند؛ ولى سرگذشت آنها عبرت آمیز است یا سرگذشت لقمان حکیم که پیامبر نبود؛ امّا حکیم و دانشمند بود و لذا خداوند سخنان عبرت آمیز آن مرد بزرگ و مطالبى که بین او و فرزندش ردّ و بدل شده را برای ما نقل کرده است.

3. در مورد اشخاص بد و ناشایست که نمونه هاى متعددى دارد و «اصحاب الجنّة» یک نمونه از آنهاست؛ شرح حال آنها خواندنى و عبرت آموز است.

در مورد محلّ «اصحاب الجنّة» در میان مفسّران اختلاف نظر وجود دارد. عدّه اى معتقدند در نزدیک صنعا «پایتخت یمن» بوده است و عده اى دیگر محلّ آن را «شامات» گفته و صاحبانِ آن را از بنى اسرائیل دانسته اند.

گروه سوم «طائف» در سرزمین عربستان را ترجیح داده اند و «حبشه» نظریه چهارمى است که طرفدارانى دارد. امّا این مطلب تأثیرى در بحث ندارد؛ زیرا مهم اصل جریانى است که «قرآن مجید» آن را نقل فرموده، نه محلّ آن.

اجمال داستان «اصحاب الجنّة» مطابق آنچه از کتب تفاسیر، روایات و تاریخ استفاده مى شود به شرح زیر است: «در زمان هاى بسیار دور مرد نیکوکارى وجود داشت که با ایمان و بسیار با سخاوت بود. او باغ بزرگ و پربارى داشت. در فصل میوه، همه مستمندان و نیازمندان آن منطقه به باغ او مى آمدند تا از سخاوتش بهره اى ببرند. صاحب باغ به اندازه نیاز خود و خانواده اش برمى داشت و بقیّه را در میان نیازمندان تقسیم مى کرد. سال ها به همین شکل عمل مى کرد و سال به سال میوه هاى باغ پربارتر و بابرکت تر مى شد تا اینکه این مرد نیکوکار از دنیا رفت و باغش به ارث به فرزندانش رسید. فرزندانى که چیزى از سخاوت پدر به ارث نبرده بودند، جلسه اى گرفته و با یکدیگر گفتند: چه معنایى دارد که محصول باغ ما را عدّه اى فقیر و مستمند بدون آن که متحمّل زحمتى شوند، ببرند و بخورند. پدر اشتباه کرد که آنها را چنین عادت داد! امسال میوه ها را صبحگاهان مى چینیم و در جعبه هاى از پیش آماده شده مى ریزیم و قبل از آنکه مستمندان بیایند همه میوه ها را براى فروش به بازار منتقل مى کنیم. مقدّمات کار را فراهم کردند، صبح زود با تمام امکانات به همراه کارگران براى چیدن میوه ها، آهسته و بدون سر و صدا به سمت باغ حرکت کردند تا مبادا کسى متوجّه حرکت آنها به سمت باغ شود؛ هنگامى که به باغ رسیدند در کمال تعجّب و ناباورى، نه از درختان خبرى بود و نه از میوه ها؛ بلکه جز تلّى خاکستر چیزى باقى نمانده بود. گویا شب گذشته صاعقه اى آمده و تمام باغ را تبدیل به خاکستر کرده بود و اکنون به جاى درختان و میوه ها چشم آنها به خاکستر و آتش و دود افتاده است. متوجّه خطا و اشتباه خود شدند، و بدین وسیله نتیجه بُخل را با چشمان خود مشاهده کردند. همان گونه که در زمان حیات پدر سالیان درازى نتیجه سخاوت و کمک به نیازمندان و فقراء را دیده بودند.

منبع: داستان یاران، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام‏)، قم‏، 1390 شمسی، ‏چاپ اول‏، ص 93.


ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ ذات صلة